خلاصة:
هدف اصلی این مقاله بررسی اثرکیفیت حسابرسی برمدیریت سود واقعی وتعهدی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادر تهران می باشد. به عبارت دیگر در این مقاله علمی سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیا بالابودن کیفیت حسابرسی میتواند اعتباربخشی به صورت های مالی را افزایش دهد مدیریت سود برآیند درجه ای از قابلیت انعطاف و اعمال نظری است که مدیران در گزارشگری مالی خود دارند. مدیران ممکن است از این قدرت خود برای مدیریت فرصت طلبانه سود یا انتقال اطلاعات محرمانه درباره عملکرد آتی شرکت استفاده کنند.به طورخاص آن ها می توانندزمان وفعالیت های واقعی درسراسر دوره حسابداری را به گونه ای تغییر دهند که به یک هدف درامدی خاصی دست پیداکنند.
ملخص الجهاز:
به عبارت دیگر دراین مقاله علمی سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیابالابودن کیفیت حسابرسی میتوانداعتباربخشی به صورت های مالی راافزایش دهد مدیریت سود برآیند درجه ای از قابلیت انعطاف و اعمال نظری است که مدیران در گزارشگری مالی خود دارند.
با این حال چنانچه مدیران برای گمراه کردن استفاده کنندگان صورت های مالی (درون سازمانی و برون سازمانی) از طریق اعمال اختیارات خود در زمینه گزینش های حسابداری در گزارش های مالی، انگیزه هایی داشته باشند احتمال میرود سود رخ دهد.
هموارسازی سود را به شرح زیر تعریف کردند: هموارسازی سود عبارتند از کاستن عمومی از نوسانات سود که به نظر می رسد برای شرکت عاری باشد به عقیده آنان مدیران برای کاستن از نوسانات سود گزارش شده و افزایش پیش بینی درست جریان وجوه نقد آتی توسط سرمایه گزاران برای هموارسازی سود گام بر می دارند و انتظار می رود این عمل تاثیر مثبتی بر ارزش سهام و عملکرد مدیریت داشته باشد برخی نیز با دیدی بدبینانه تربه هموارسازی سود نگاه می کنند برای مثال هکتور (1975) اظهار می دارد: هموارسازی سود عملی است که باعث سوء استفاده در گزارشگری مالی شده و استفاده کنندگان از صورت های مالی به این امر واقف وآگاه باشند.
جدول5-3: نتیجهگیری کلی (به تصویر صفحه رجوع شود) جهت آزمون فرضیه دوم که میگوید بین کیفیت حسابرسی با مدیریت سود مبتنی بر اقلام واقعی رابطه معنیداری وجود دارد، در این فرضیه به علت معنیداری شدن آزمون لیمر، برای آزمون فرضیات از مدل پانل دیتا استفاده شده است.