خلاصة:
واقعه ی 28 مرداد در نظر ایرانیان تبلور یک شکست بزرگ و ناباورانه بوده است و چنان اثرات
بلندمدتی بر حافظه جمعی ایرانیان برجای نهاده، که تا امروز نیز همچنان محل بحث و نظرهای ظاهرا بی پایان قرار دارد. در این میان، آنچه بیشتر اذهان ایرانیان را به خود مشغول داشته است، یافتن مسئول یا مسئولین این شکست است . جریان چپ در آن برهه از نیرومند ترین جریان های سیاسی محسوب می شد. به طوری که می توان اظهار کرد که حزب توده به عنوان سمبل اصلی جریان چپ، تنها حزب واقعی و سازمان یافته ایران در آن مقطع بود که علیرغم غیرقانونی بودن، در فضای سیاسی ایران تاثیر داشت. لذا بررسی نقش حزب توده ایران در برهه نهضت ملی ایران، به خصوص از این نظرگاه که حزب توده، مشی پر نشیب و فرازی را
در قبال نهضت ملی ایران، دنبال کرد، از همان زمان تاکنون ، مورد بررسی ها و مناقشات گوناگون قرار گرفته است. در این میان، جریان چپ ایران به شیوه ی تاریخ نگاری خاص خود ، به ارائه ی روایات متفاوتی از نقش خود در این برهه پرداخته است. روایاتی که به جای حل و فصل موضوع نقش حزب توده در شکست نهضت ملی، بیش از پیش بر این مناقشه افزوده است. در این نوشتار کوشش شده است تا به شکلی اجمالی، این روایات چپ گرا، گونه شناسی و برخی نمونه های عمده آن مورد بررسی مقایسه ای قرار گیرد.
ملخص الجهاز:
لذا بررسی نقـش حـزب تـوده ایـران در برهه نهضت ملی ایران ، به خصوص از این نظرگاه که حزب توده ، مشی پر نشیب و فـرازی را در قبال نهضت ملی ایران ، دنبال کرد، از همـان زمـان تـاکنون ، مـورد بررسـی هـا و مناقشـات گوناگون قرار گرفته است .
٣-٣-١- روایت های سازمانی حزب توده ایران از زمان وقوع کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ تا زمان انحـلال در ایـران (١٣٦٢) سه روایت رسمی از وقایع و نقش خود در آن برهه بدست داده است .
رهبران حزب توده ، علی الخصوص اعضای هیئت اجراییه حزب که در ایران بودند، از آغـاز نهضت ملی و به خصوص با شروع زمامداری مصدق ، بر سر مسئله ی نحوه برخورد حـزب بـا ١- رحمانیان ، داریوش (١٣٩٥).
بنابراین ، در روایت دوم ، رهبری حزب توده (هیئت اجراییه حـزب در تهران )، به علت این تشخیص اشتباه ، دچار خطا شده و بر این اساس نسبت به جبهـه ملـی ، مشی دشمنانه ای را در پیش گرفته بود.
خطوط کلی روایت دکتر کشاورز را در نکات زیر می توان برشمرد: الف - کشاورز، درباره موضع حزب توده نسبت به دولت مصدق ، می گوید که هیئت اجرائیه در تهران دو دسته مخالف هم بودند، یک دسته شـامل یـزدی ، جـودت ، بقراطـی و علـوی کـه موافق همکاری با مصدق و هوادار او بودند؛ و دسته دوم شامل کیانوری ، قاسمی و فروتن که با مصدق ، دشمن بودند ٢.