خلاصة:
اگر سیاست را تدبیر مدن یا اداره ومدیریت بر جامعه بنامیم دوره کوتاه زمامداری امام علی (ع) بی شک ارزشمند ترین میراث نظری و گرانبها ترین تجربه عملی درعرصه اندیشه و عمل سیاسی است. حضرت پس از وفات پیامبر(ص) نیزبه مدت بیست و پنج سال به عنوان یک ناظر، مسائل جامعه اسلامی را درابعاد داخلی و خارجی آن رصد کرده و سپس با کوله باری از تجربه و شناخت به اصرارمردم مدیریت واداره جامعه اسلامی را عهده دارشده است. دوره زمامداری وی اگرچه کوتاه و کمترازپنج سال بود؛ اما به معنای کامل اخلاق سیاسی را در ابعاد مختلف حاکمیت عملی و رفتاری خود محقق کرد. تساهل و مدارا در اسلام از جمله اموری است که در اخلاق سیا سی تعریف می شود و در اندی شه سیا سی ا سلام، به سه حوزه اخلاق سیاسی، رفتار سیاسی، قانون گذاری و تشریع احکام، تقسیم میشود. تساهل و مدارا شاکله اصلی حاکمیت و سیاست داخلی علی(ع) را تشکیل میدهد. براساس خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه و گزارش ها و روا یات تاریخی، حضرت علی(ع) به عنوان امام و خلیفه مسلمین آنجا که حق و حقوق خود باشد، اهل تساهل و مدارای تام است ولی در بازستادن حق مردم، اجرای احکام دین وحدود الهی ایشان تساهل به خرج نمی دهند و کسانی را که در این راه کوتاهی کنند، نکوهش میکند.
ملخص الجهاز:
براساس خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه و گزارش ها و روایات تاریخی، حضرت علی(ع) به عنوان امام و خلیفه مسلمین آنجا که حق و حقوق خود باشد، اهل تساهل و مدارای تام است ولی در بازستادن حق مردم، اجرای احکام دین وحدود الهی ایشان تساهل به خرج نمی دهند و کسانی را که در این راه کوتاهی کنند، نکوهش میکند.
تاریخچه و مبانی مدارا در اسلام سیر تاریخی اندیشه تساهل و تسامح و مدارا به زمان ظهور اسلام میرسد و هم زاد با تولد این آیین مقدس است؛ به طوری که آسان گیری و مدارا در مقام مناظره، بحث و گفتگو و نیز در مقام عمل و رفتار در سیره پیامبر اکرم (ص) و در عصر ظهور پیشوایان معصوم و تربیت یافتگان مکتب اهل البیت (ع) جلوه گری خاصی داشته است.
با نگاهی به نهج البلاغه و خطبه شقشقیه میبینیم که حضرت چگونه حق و حقوق خود را فدای مصالح امت اسلامی میکند و میفرماید؛««به خدا سوگند، ابن ابی قحافه (ابوبکر) ردای خلافت را بر تن کرد، در حالی که به خوبی می دانست که من برای پیشوایی مسلمانان همچون محور آسیاب -ای مردم موجهای فتنه و فساد را با کشتیهای نجات شکافته از آنها عبور کنید...
حضرت علی (ع) نیز در مسائل شخصی، مردی بود در نهایت درجه مهربان و خوشرو؛ اما در مسائل اصولی، ذرهای انعطاف نمی پذیرفتند (مطهری، سیره نبوی، 1368: 139- 140) بنابراین باید میان «حقوق شخصی» از یک سو و امر عمومی و حدود الهی و حقوق دیگران از سوی دیگر قائل به تفکیک شد؛ مدارا در حقوق شخصی، «مدارای بجا» و در امور عمومی و حق دیگران یا حدود الهی » مدارای نابجا خواهد بود.