خلاصة:
بررسی فقهی کیفیت اسماع (شنواندن صدای زن)، نحوه نمایاندن و تعامل بانوان مجری در رسانه در اجرای زنده و غیرزنده، همواره در برداشتهای فقهی ناظر به عدم و جواز قرار داشته و از مسائل مهم سیاستگذاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. اخبار ناظر به فقه فردی، احکام حکومتی و قواعد فقهی نظیر اخلال در نظام، عسر و حرج و اعانه بر اثم، نشانگر آن است که میتوان به نسخهای فقهی شامل مبانی کلی و نیز مبانی کلامی فقه دست پیدا کرد که نظام فقهی حضور بانوان در رسانه را تعریف نماید. این مدل، ابتدا در حیطه فردی، الزامات و بایستههای فقهی شخص مجری زن را بیان میکند و سپس در حیطه مدیریتی، جایگاه الگوی فقهی و نسبت آن با سایر مباحث رسانه را تنظیم مینماید.
The jurisprudential review of the quality of the Listening (as the voice of the woman), the manner in which the female performers perform in the media in live and non-performing performances, are always in the perceptions of jurisprudence regarding lack of permission and are important issues of the Islamic Republic of Iran's audio and television policy. News on individual jurisprudence, government rulings and jurisprudential rules such as disturbing the system, dispositions and harassment, and help to sin, indicate that a jurisprudential version including the general principles and verbal foundations of jurisprudence can be found that the jurisprudential system of women's presence in the media. This model, first, in the individual domain, expresses the legal requirements and requirements of the female performer, and then adjusts the position of the jurisprudential model and its relation to other media topics in the area of management.
ملخص الجهاز:
هرگاه سخن خلاف واقعي گفته شود، ولي به جهت وجود قراين و شواهد کافي، خلاف واقع بودن آن نزد مخاطب محرز و روشن باشد، کذب تحقق نخواهد يافت ؛ بيشک رسانه ، محل توجه اقشار مختلف جامعه است که از لحاظ فرهنگي، از آگاه ترين تا محروم ترين مردم زمان خود را شامل ميشود و نه اينکه صرفا در اختيار بخشي از اهالي سياست و طبقه ي فرهنگي با سطح بالا باشد که کلام دوپهلو و مملو از ايهام را دقيق به معناي آنچه گوينده در سر دارد، فهم کنند، از لحاظ فقهي، بيان جملات استعاره آميز، مبهم و چندمنظوره که خط سومي ميان صدق و کذب را بپيمايد يا آميخته به هردوي اين ها بوده و مخاطب را تعمدا به ترديد و تشکيک در يک امر واقعي صحيح بيندازد، ممنوع و به مثابه همان دروغ خواهد بود.
شوخي و مزاح طبيعي است که مجري براي دوري از يکنواختي در فضاي برنامه ، ايجاد تغيير در ذائقه ي مخاطب و متفاوت ساختن سبک اجراي خويش ، اقدام به شوخي نمايد؛ اما اين شوخي در چه صورت حريم حيا را حفظ مي کند و در چه صورت ، لزوما به نفي چارچوب آن ميانجامد؟ دسته ي اول ، آن دسته از شوخيهاست که ميان مرد يا زن و نامحرم خود صورت بگيرد و در آن خوف از آلوده شدن به گناه برود.