خلاصة:
نظریه و نظریهپردازی در حوزه روابط بینالملل همواره با فراز و نشیبهایی روبهرو بوده است؛ بهگونهای که این حوزه مطالعاتی با تنوع نظریات مواجه است. با ظهور نگرشهای انتقادی در مطالعات روابط بینالملل و ضرورت فهم نظم بینالمللی موجود و ارائه نظم بینالمللی مطلوب، از دهه 1970 اهمیت ارائه نظریات هنجاری روابط بینالملل مطرح شده است. در این راستا، تلاش اندیشمندان مناطق مختلف بینالمللی در جهت ارائه نظریه بومی روابط بینالملل شایان توجه است. دین اسلام با دارا بودن اصولی جهانشمول در راستای تحقق دو هدف اصلی و مجزای خود که در عین مجزا بودن از یکدیگر دارای ارتباط وثیقی با هم هستند؛ یعنی تحقق عدالت بینالمللی و نظم بینالمللی مطلوب در چند دهه اخیر مورد توجه وسیع اندیشمندان قرار گرفته است؛ از اینرو، این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش بوده که آیا دین اسلام میتواند به عنوان یک نظریه هنجاری روابط بینالملل مطرح گردد، و بررسی میکند که این دین با دارا بودن اصولی مثل قاعده دعوت و جهاد، ظلمستیزی و نفی سبیل، عزت دینی و سیادت اسلامی، پایبندی به قوانین و الزامات حقوقی(وفای به عهد)، قابلیت مطرح شدن به عنوان یک نظریه هنجاری- اسلامی روابط بینالملل را داراست. در نظریه اسلامی روابط بینالملل، توجه به نظم، پیش شرط زندگی اجتماعی بینالمللی و اصلیترین راه رسیدن به عدالت بینالمللی است؛ نظم بینالمللی موجود مغایر با نظم بینالمللی مطلوب در راستای این نظریه است.
این نوشتار با هدف بررسی ابعاد یک نظریه اسلامی روابط بینالملل، مهمترین دستاورد خود را ارتباط وثیقی میداند که میان چهار اصل دین اسلام که در این مقاله بررسی میگردد، با مباحث مطرح در روابط بینالملل ایجاد شده است و در این راستا با روشی توصیفی- تحلیلی و با ابزار و شیوه گردهآوری کتابخانهای اطلاعات به بررسی نظریه هنجاری اسلامی روابط بینالملل میپردازد.
ملخص الجهاز:
دين اسلام با دارا بودن اصولي جهان شمول در راستاي تحقق دو هدف اصلي و مجزاي خود که در عين مجزا بودن از يکديگر داراي ارتباط وثيقي با هم هستند؛ يعني تحقق عدالت بين المللي و نظم بين المللي مطلوب در چند دهه اخير مورد توجه وسيع انديشمندان قرار گرفته است ؛ از اين رو، اين پژوهش در جهت پاسخ به اين پرسش بوده که آيا دين اسلام ميتواند به عنوان يک نظريه هنجاري روابط بين الملل مطرح گردد، و بررسي ميکند که اين دين با دارا بودن اصولي مثل قاعده دعوت و جهاد، ظلم ستيزي و نفي سبيل ، عزت ديني و سيادت اسلامي، پايبندي به قوانين و الزامات حقوقي(وفاي به عهد)، قابليت مطرح شدن به عنوان يک نظريه هنجاري- اسلامي روابط بين الملل را داراست .
سؤال اين است که آيا ميتوان يک نظريه هنجاري روابط بين الملل ارائه نمود؟ دين اسلام به عنوان ديني که داراي چارچوب ها و نگرش هاي انساني و جهاني بهتر عمل نمودن در 1.
در اين راستا، دين اسلام با دارا بودن اصولي آرمان گرايانه ( برخلاف برداشت هاي نظريه آرمان گرايي روابط بين الملل ) در راستاي شناخت و ارائه قواعد رفتاري مناسب براي بازيگران بين المللي به نحوي عمل گرايانه ، با روشي تجويزي در زمينه مهار جنگ و برقراري صلح مفيد است ؛ و همچنين ، در راستاي همگام شدن با نيازهاي روان شناختي و مناسبات قدرت در جامعه 1.