خلاصة:
قلمرو، بنیادیترین دانشواژه جغرافیای سیاسی یا ژئوپلیتیک است که شناسه و کارکرد آن، تابع بایستههای زمانی و مکانی در قالب متغیرهای اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی و فناوری برشماری میشود. از زمان فروپاشی شوروی مناسبات ژئوپلیتیک در مقیاس جهانی، سرشتی ژئواکونومیکمحور یافته است؛ بدین معنا که کارکرد اقتصادی مکانهاست که به آنها وزن ژئوپلیتیک بخشیده است. از این رو، پرسش متن پیشرو بر این اساس مطرح میشود که قلمروگستری جنوب شرق ایران در مناسبات جهانی؛ بهویژه در دوران پساتحریم چگونه است؟ پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که جنوب خاوری ایران؛ بهویژه بندر چابهار توانشهایی در حوزه ترابری و بندرگاهی دارد که در صورت سرمایهگذاری و تقویت زیرساختها، به کارکرد آن مقیاسی جهانی خواهد بخشید؛ بهگونهای که حتی امروزه بهرغم برجا بودن برخی از تحریمها، در کانون توجه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای قرار دارد. دادههای مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانهای گردآوری شده است و روششناسی حاکم بر آن، سرشتی توصیفی- تحلیلی دارد. نتیجه پژوهش نشان داد که نیاز فزاینده دو کشور هند و چین، با اقتصادی پویا به انرژی و بازار فروش کالا، توجه آنها را به حضور در مکانهای راهبردی جهان برانگیخته است. در این میان، جنوب شرق ایران؛ بهویژه بندر چابهار در این مناسبات ژئواکونومیک، وزن ژئوپلیتیک ویژهای یافته است؛ بهگونهای که این بندر در کانون توجه کشورهای هند، چین و افغانستان قرار گرفته و انتقال انرژی کشورمان به چین و پاکستان از جنوب شرق کشور، رقابت این دو کشور را در قالب سرمایهگذاری و سفر متعدد هیاتهای دیپلماتیک هندی، افغانی و چینی به ایران در پی داشته است که در آینده نزدیک نیز افزایش خواهد یافت.
ملخص الجهاز:
از اين رو، پرسش متن پيش رو بر اين اساس مطرح ميشود که قلمروگستري جنوب شرق ايران در مناسبات جهاني؛ به ويژه در دوران پساتحريم چگونه است ؟ پژوهش حاضر بر اين فرضيه استوار است که جنوب خاوري ايران ؛ به ويژه بندر چابهار توانش هايي در حوزه ترابري و بندرگاهي دارد که در صورت سرمايه گذاري و تقويت زيرساخت ها، به کارکرد آن مقياسي جهاني خواهد بخشيد؛ به گونه اي که حتي امروزه به رغم برجا بودن برخي از تحريم ها، در کانون توجه قدرت هاي منطقه اي و فرامنطقه اي قرار دارد.
در اين ميان ، جنوب شرق ايران ؛ به ويژه بندر چابهار در اين مناسبات ژئواکونوميک ، وزن ژئوپليتيک ويژه اي يافته است ؛ به گونه اي که اين بندر در کانون توجه کشورهاي هند، چين و افغانستان قرار گرفته و انتقال انرژي کشورمان به چين و پاکستان از جنوب شرق کشور، رقابت اين دو کشور را در قالب سرمايه گذاري و سفر متعدد هيأت هاي ديپلماتيک هندي، افغاني و چيني به ايران در پي داشته است که در آينده نزديک نيز افزايش خواهد يافت .
مقاله حاضر، بر اين فرضيه استوار است که جنوب خاوري ايران ؛ به ويژه بندر چابهار، توانش هايي در حوزه ترابري و بندرگاهي دارد که در صورت سرمايه گذاري و تقويت زيرساخت ها، به کارکرد آن مقياسي جهاني خواهد بخشيد؛ به گونه اي که حتي امروزه به رغم برجا بودن برخي از تحريم ها در کانون توجه قدرت هاي منطقه اي و فرامنطقه اي قرار دارد.