خلاصة:
هر کشوری برای رسیدن به توسعه باید برای ارتقای زندگی ساکنانش برنامهریزی نماید. یکی از زمینههایی که میتوان در برنامهریزیها به آن توجه نمود محلات است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی برنامهریزی توسعه محلهای و کیفیت زندگی در بین شهروندان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از تلفیق نظریهی کنش متقابل نمادین وکارکردگرایی ساختاری استفاده شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی است، دادهها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوهی نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از 385 نفر از شهروندان ساکن در شهر مهریز گردآوری شده است. اعتبار ابزار به روش اعتبار محتوا و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. دادهها به کمک نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافتههای تحقیق گویای آن است که بین میزان برنامهریزی توسعهی محلهای و کیفیت زندگی و ابعاد آن رابطهی مستقیم و معناداری وجود داشت. مدل معادلهی ساختاری نشان داد متغیر برنامهریزی توسعهی محلهای 24 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین میکند و شاخصهای برازش نیز نشانگر مطلوبیت مدل بود.
ملخص الجهاز:
هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه ي برنامه ريزي توسعه محله اي و کيفيت زندگي در بين شهروندان است که براي رسيدن به اهداف پژوهش از تلفيق نظريه ي کنش متقابل نمادين وکارکردگرايي ساختاري استفاده شده است .
يافته هاي تحقيق گوياي آن است که بين ميزان برنامه ريزي توسعه ي محله اي و کيفيت زندگي و ابعاد آن رابطه ي مستقيم و معناداري وجود داشت .
هم چنين ، مي توان در مورد مطالعات متغير ديگر پژوهش (برنامه ريزي توسعه ي محله اي ) بيان کرد، در ايران پژوهش هاي بسيار اندکي درباره ي اين مفهوم و محلات شهري و متغيرهاي اجتماعي تأثيرگذار بر آن صورت گرفته است که همين مورد نشان مي دهد در اين حيطه جاي کار فراوان است .
احساس احساس سلامت احساس ارزشمند امنيت کيفيت تعلق بودن محيطي مکاني کيفيت زندگي ذهني آموزش فرصت وبرابري کيفيت برنامه ريزي دموکراسي زندگي توسعه ي محله اي آگاهي و اعتمادسازي اجماع کيفيت گرايي زندگي تقويت عيني هويت جمعي همبستگي اثربخشي و دسترسي کيفيت به امکانات کارآيي مشارکت اجتماعي شکل شماره (١)مدل مفهومي پژوهش در مجموع با توجه به چارچوب نظري و مدل نظري ، فرضيات تحقيق به شرح زيرند: ١- بين ميزان برنامه ريزي توسعه ي محله اي و کيفيت زندگي شهروندان رابطه وجود دارد.
فرضيه ي اصلي اين پژوهش ، مبني بر رابطه بين ميزان برنامه ريزي توسعه ي محله اي و ميزان کيفيت زندگي شهروندان مورد تأييد قرار گرفت .
هم چنين رابطه بين برنامه ريزي توسعه ي محله اي و کيفيت زندگي ذهني معنادار بوده است .