خلاصة:
در این مقاله به بررسی جایگاه و کاربرد زبانهای فارسی و کردی در اورامانات (شهرستانهای چهارگانه پاوه، ، جوانرود ، روانسرو ثلاث باباجانی) از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی پرداخته شدهاست. براین اساس از میان جامعه آماری (شهرستانهای چهارگانه منطقهی اورامانات) ، 450 آزمودنی به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدهاند. در این مقاله از پرسشنامهی اصلاح شده الگوی پژوهشی پاراشر (1980) استفاده شده است. از آزمودنیها خواسته شده که دو گونه زبانی فارسی و کردی را در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، داد و ستد، آموزش و اداری براساس یک میزان چهار گزینهای «همیشه»، «اغلب»، «بعضیوقتها» و «هیچوقت» مشخص کنند. پرسشنامه شامل 36 سئوال است که براساس درجه رسمیت حوزهها به ترتیب از غیررسمی به رسمی مرتب شدهاند. پس از جمعآوری پرسشنامهها، اطّلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روشهای آماری آزمون ت جفت و واکاوی واریانس یک سویه جهت تجزیه و تحلیل یافتههای تحقیق به کار گرفته شده است. واکاوی یافتهها نشان میدهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسی و کردی توسط گروههای مختلف سنی، تحصیلی، جنسی و افراد متاهل با همسر کرد و غیر کرد از نظر آماری معنیدار میباشد. به نوعی که افراد جوان و تحصیلکرده نسبت به بقیه در حوزههای اداری، آموزشی و دوستی از زبان فارسی نسبت به بقیه حوزهها بیشتر استفاده میکنند.
ملخص الجهاز:
وقتي زبـان در ارتباط با گروه يا جامعه مورد مطالعه قرارگيرد يعني به عنوان ابزار ارتباط بـين افـراد اجتمـاع مطرح باشد، بررسي آن در حوزه شاخه علمي ديگري قرار مي گيرد کـه بـه آن جامعـه شناسـي زباني گفته مي شود.
مطالعات افرادي مانند ويليام لباو٢ استاد دانشگاه پنسيلوانيا را بايد از نخستين گام هاي اساسـي در اين رشته دانست زيرا در همين بررسي هاست که با بهره گيري از روش هـاي جامعـه شناسـي و زبان شناسي، براي نخستين بار همبستگي متغيرهاي زباني اجتمـاعي بـه شـيوه اي علمـي و مـنظم نشــان داده مــيشــود.
1 Sociology of language 2 William labov 3 linguistic variations شايد اين واقعيت در نگاه اول عجيب و اغراق آميز به نظـر برسـد کـه بسـياري از انسـان هـاي جهان براي رفع احتياجات روزمره ي خود مجبورند تا چهار يا پنج زبان را بياموزند: زبان مادري ١ (محلي ٢يابومي ٣) و قومي، زباني است که انسان از بدو تولـد و اغلـب از طريـق پدر و مادر خود آن را فرا ميگيرد.
به نظر فرگسن ، دوزبانگونگي عبارت است از يک موقعيت معين و نسبتا بـا ثبـات زبـاني کـه در آن علاوه برگونه اصلي زبان (گونه معيار يا گونه هاي محلي معيار)، يک گونه بسـيار متفـاوت و معتبر (با ادبيات غني و ارزش اجتماعي و فرهنگي بـالا) نيـز وجـود دارد کـه از طريـق آمـوزش رسمي يادگيري ميشود و درگفتار و نوشتار رسمي بـه کـار مـيرود امـا هرگـز در گفتگوهـاي معمول و عادي هيچ يک از قشرها و گروه هاي اجتماعي کاربرد ندارد.