خلاصة:
«تاویل» یا تفسیر باطنی قرآن کریم از جمله اموری است که ظرافت و اهمیت ویژهای دارد و هرگونه سهلانگاری و بیدقتی در رعایت ضوابط و قواعد آن میتواند افراد و جوامع را در برداشت از کتاب الهی به انحراف بکشاند. این نوشتار بهمنظور جلوگیری از هرگونه افراط و تفریط در امر تاویل قرآن کریم و شفافسازی هر چه بیشتر این مسئله، به روش «توصیفی – تحلیلی» و با استفاده از کلمات اهل معرفت، به سه ضابطة مهم برای تاویل اشاره کرده و ضمن تثبیت نظر ایشان، به نقد و بررسی نظر مخالفان آنان، اعم از اخباریان، برخی از فیلسوفان و متکلّمان و همچنین باطنگرایان پرداخته است. حاصل مطلب آن است که معانی تاویلی و باطنی قرآن کریم نباید با ظاهر قرآن کریم مخالف باشد، بلکه باید با آنها تناسب داشته و نیز با قواعد دینی و عقل منوّر نیز مخالفتی نداشته باشد.
ملخص الجهاز:
با ادلهای که برای حجیت ظواهر قرآنی بیان شد، چنین به دست آمد که مخالفت با ظاهر قرآن میتواند یکی از نشانههای نادرستی معنای تأویلی باشد و بنابراین، هیچکدام از تأویلهای فوق و تأویلهای دیگر نظیر آن، که از باطنیه نقل شده است، حجیتی ندارد.
اما اگر اینگونه تأویلها از افراد غیر معصوم نقل شده باشد، دیگران نمیتوانند اینگونه معانی را به قرآن نسبت دهند، مگر آنکه آنان نیز به تناسب میان ظاهر آیه و آن معنای خاص پی ببرند؛ و البته در این موارد، رد قاطع آن معنای تأویلی و متهم ساختن آن افراد به تأویل و تفسیر به رأی هم جایز نیست، مگر آنکه حجت شرعی دیگری برای این رد و انکار وجود داشته باشد.
هرچند سخن فوق در مقام ارزیابی تأویلهای نسبت داده شده به متون دینی بیان نشده است، از اطلاق آن میتوان استفاده کرد و این مطلب را به جناب سید حیدر آملی نسبت داد که وی یکی از ضوابط درستی تأویلهای قرآن را نیز مخالفت نداشتن با عقل منور میداند.
در اینجا، شایسته است مجددا بر این نکته تأکید شود که در اخذ به ظواهر قرآن، نباید تعجیل کرد و ظاهر بدوی برخی از آیات را مقصود خداوند به شمار آورد، بلکه اگر ظاهر بدوی برخی از آیات قرآن با براهین عقلی مخالف بود، باید در عین پرهیز از حمل آیه بر خلاف ظاهر، از نسبت دادن مفاد بدوی آن به خداوند نیز خودداری کرد.