خلاصة:
نگرانی، اضطراب و استرس، بیماری روانی و رایج عصر ماست که از آن به طاعون قرن جدید یاد می¬شود. امروزه بشر با پیشرفتهای علمی و تکنولوژی، به رفاه و راحتی نسبی در زندگی دست یافته؛ اما باز هم، آرامش، گمشده اوست. عوامل نگرانی را میتوان از سه جنبه کلی بینشی، گرایشی و رفتاری بررسی کرد. این مقاله با روش تبیینی ـ توصیفی و با استناد به آیات قرآن، روایات و تحقیقات روانشناسان، درصدد شناسایی عوامل بینشی نگرانی و بیان راهکارهای مقابله با آن است. نگاه توحیدی به هستی و ایمان به معاد، انسان را از پوچی رها کرده و زندگی را هدفمند میسازد. نظر به نقش سازنده¬ مصائب و بلاها در زندگی، می توان از آنها در راستای رشد و تکامل روح استفاده کرد. اعراض از یاد خدا سبب غفلت انسان و سرگرم¬شدن او به دنیا می¬شود. در نتیجه، با هر فراز و فرودی مضطرب و پریشان می¬گردد. اعتقاد به قضا و قدر در ایجاد امید، نشاط، فعالیت و اعتماد به نتیجه¬گرفتن از سعی و تلاش، تاثیر بسزایی دارد. ایمان به غیب و باور امدادهای غیبی، مانع یاس و ناامیدی انسان است و آینده¬ای روشن را نوید می¬دهد. همچنین قرآن به روش سلبی و اثباتی، با خرافات، که ریشه در جهل بشر دارد، مبارزه کرده است.
ملخص الجهاز:
(مصباح یزدی، 1376، ص211) نگرانی و اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان اگر در حد طبیعی و معقول باشد، کاملا مطلوب بوده و بهعنوان پاسخی سازشیافته تلقی میشود که سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد میکند، امکان تجسم موقعیتها و سلطه بر آنها را فراهم میآورد و او را برای امتحان یا پذیرفتن یک وظیفۀ اجتماعی و یا برنامهریزی و آیندهنگری برمیانگیزد.
کسی که از ایمان به خدا بهرهای ندارد و تنها متکی به نفس، بار آمده است، تا زمانیکه در بنبست زندگی گرفتار نشده، مرد کار و فعالیت است؛ اما آن هنگام که با مشکلات غیر قابل حلی مواجه گردد و تمام درهای علل و عوامل طبیعی را بهروی خویش بسته ببیند، در خود احساس یأس و ناامیدی میکند و اتکاء به نفس نمیتواند روان وی را از اضطراب و نگرانی حفظ کند (فلسفی، 1359، ج2، ص308).
هر هدفی را که انسان مادی انتخاب کند، چون نسبی است، پناهگاه واقعی نخواهد بود؛ ولی پناهگاهی را که الهیون بهعنوان خدا انتخاب میکنند، چون مطلق است و تمامی امور زندگانی انسان را زیر نفوذ و سلطۀ خود قرار میدهد، بهترین ایدهآل است (نصری،1382، ص197) از نظر روانشناسان، بیشتر بیماریهای روانی در میان افراد غیر مذهبی دیده میشود و افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان قوی داشته باشند مصونترند (مطهری ،1374، ج2، ص49).
افراد و جوامعی که از نعمت ایمان بیبهرهاند، زندگی را پوچ میدانند، احساس خلأ میکنند، تکیهگاهی برای خود نمیبینند و آینده را تاریک و مبهم تصور میکنند، از اضطراب و وحشت و دلهره رنج خواهند برد و هر چند تمام نعمتهای مادی برایشان فراهم باشد، آنچنانکه شایسته است از آرامش برخوردار نیستند (فلسفی، 1389، ج1، ص298).