خلاصة:
مصرف و مصرف گرایی، مقولهای چند بُعدی است که میتوان از ابعاد گوناگون به آن نگاه کرد. با وجود اینکه مصرف، هدف نهایی تولید است و مطلوبیت بشر را افزایش می دهد، اما روند کنونی مصرف و گسترش فزایندهی جامعه ی مصرفی، بحران کنونی سیاره ی زمین را شدت می بخشد. میزان و نوع مصرف میتواند بیانگر مسائلی چون سبک زندگی، طبقه و حتی نوع نگرش افراد باشد و از سوی دیگر میتوان با توجه به موارد یاد شده، میزان و نوع مصرف را سنجید. در این راستا، تحقیق حاضر جهت بررسی رابطهی بین سبک زندگی و رفتار مصرفکننده در بین 383 نفر از زنان متأهل شهر شیراز، بر اساس جدول لین و با استفاده از ابزار پرسشنامهی خودگزارشی و شیوهی نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در مناطق نه گانه ی شهر، انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. همچنین اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید گشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها بیانگر آن بود که ابعاد مختلف سبک زندگی، از جمله بُعد فرهنگی (407/ 0)، شبکههای مجازی (335/ 0)، مدیریت بدن و مصرف آرایش (365/ 0)، سبک دینی (128/ 0-) و فعالیتهای گذران اوقات فراغت (397/ 0) رابطهی معنیداری با شیوهی رفتار مصرفی پاسخگویان داشتهاند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، میتوان نتیجه گرفت که 42 درصد از تغییرات متغیر وابسته، توسط متغیرهای مستقل وارد شده در معادلهی رگرسیونی، تبیین شده است.
ملخص الجهاز:
در این راستا، تحقیق حاضر جهت بررسی رابطه ی بین سبک زندگی و رفتار مصرف کننده در بین ٣٨٣ نفر از زنان متأهل شهر شیراز، بر اساس جدول لین و با استفاده از ابزار پرسش نامه ی خودگزارشی و شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در مناطق نه گانه ی شهر، انجام شد.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن بود که ابعاد مختلف سبک زندگی، از جملهُ بعد فرهنگی (٠/٤٠٧)، شبکه های مجازی (٠/٣٣٥)، مدیریت بدن و مصرف آرایش (٠/٣٦٥)، سبک دینی (٠/١٢٨-) و فعالیت های گذران اوقات فراغت (٠/٣٩٧) رابطه ی معنیداری با شیوه ی رفتار مصرفی پاسخگویان داشته اند.
نتایج این پژوهش بر اساس چارچوب نظری گیدنز، نشان داده اند که از میان عوامل تأثیرگذار بر تصور از بدن ، تنها سبک های فراغتی، مذهبی و موسیقیایی مدرن به ترتیب توانسته اند بر روی هم بیش از ٢٢ درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند (٢٠١١ ,Hashemi &Khajenoori, Ruhani ).
(Bagheri, 2009) نتایج به دست آمده از مطالعه ی ربانی و رستگار در میان ٣٨٤ نفر از جوانان شیرازی حاکی از آن است که ارتباط معناداری بین متغیرهای دینداری، مصرف رسانه ای، سرمایه ی فرهنگی و سن می - باشد و در این میان ، دینداری و سبک زندگی رابطه ی معکوسی داشتند ( ,Rastegar &Rabbani, ٢٠٠٧).
کاهله ، کو٥، تامب یان ، 6 تان ٧ و یونگ ٨ و همکارانش ٩ در بین ١٥٠٠ نفر از مردم سنگاپور به این نتیجه رسیده اند که مذهب و تعصب مذهبی بر نگرش ها و رفتار مصرفی افراد تأثیری معنیدار دارد ( ,Kahle, Kau, Tambyan ٢٠٠٥ ,Jung &Tan, ).