خلاصة:
اعراب در دورهٔ جاهلیت با زندگی شهرنشینی از طریق روند کنش و واکنش تمدنی با ملل همجوار آشنا شدند. منابع تاریخی به پیدایش شهرها در منطقهٔ جزیرةالعرب در دورهٔ قبل از میلاد حضرت مسیح اشاره دارند خصوصا در منطقهٔ یمن چنین بود یعنی همان جائی که فنون مختلف شهرسازی از جنبههای مختلف به کار میرفت. در نواحی مرزی با ایران و روم شهرهای تکوین یافت و به دلیل رشد تجارت در آن روزگار توسعه یافت. در منطقهٔ نجد و حجاز در دوره ای نزدیک به پیدایش دعوت اسلامی تعدادی از شهرها که از نظر فاصله با هم تفاوت داشتند از قبیل طائف و یثرب و مکه پدیدار شدند که «امّ القری» نامیده میشد. اسلام به عنوان مظهری از زندگی شهرنشینی برخاست. چنانکه سامان بخشی اسلام به امور تجاری و تشویق صنایع و کار، عاملی برای رشد شهرها شد. کار گسترش فرهنگ اسلامی و عربی در کشورهای همسایه با پیدایش [ساختن] شهرهای جدیدی همراه بود که خود در اصل پادگان هایی برای سپاهیان جنگجو بودند. منابع تاریخی این کار را به نام «تمصیر الامصار» یعنی ساختن مراکزی برای هر ناحیه ذکر کرده اند. رومیان و ایرانیان نقش مهمی در رشد شهر در دورهٔ خلفای راشدین و سپس امویان داشتند چرا که آنان صاحبان اصلی تخصص در هنر معماری بودند.
هنگامی که قدرت به عباسیان انتقال یافت، اوضاع شهرنشینی به مراحل بسیار بالایی از پیشرفت رسیده بود. در عهد خلفای عباسی روشی از شهرسازی طراحی شد که اوضاع و احوال سیاسی، جغرافیایی و تحولات اجتماعی در پیدایش و رشد آن سهم داشت. گرایشی که خلیفه منصور نسبت به دور شدن از سرزمینهای متخاصم دمشق، عراق و حجاز نشان داد [در جهت دفاع از] سیاست توسعه پایتختش بغداد بود. همچنانکه گرایش معتعصم در جهت دور کردن سپاهیان ترکی بود که خود تاسیس کرده بود. چرا که بغدادیان از اقدامات آنان در تنگنا قرار گرفتند، عاملی که موجب پیدایش ساختن شهر سامرا شد. در روزگاران بعد ثروتهای فراوانی که در دست خلفا و سلاطین و حاکمان سرزمینها و وزیران و اقطاع داران بزرگ جمع شده بود، زمینهٔ وسیعی برای صرف در ساختمان سازی یافت. علاوه بر آن برتری تمدن ایرانی در آن روزگار که شهرسازی در انواع و اشکال خود مظهری برای آن بود، موجب رشد امکان مورد نیاز زندگی شهری از جمله بازارها و مدارس و چشم اندازهای دیگر شد.
ملخص الجهاز:
4 پس از آنکه اوضاع تجارت در بغداد گسترش یافت و ساختمان سازی در آن جا گسترش یافت، بغداد در روزگار هارون الرشید بزرگترین شهر مشرق زمین شد تا آن جا که به قول خطیب بغدادی در تاریخ بغداد: «بغداد در سراسر جهان از نظر جلال و شکوه بی همتا است [هم چنین از حیث] وسعت توابع و گسترش ابعاد و تعدد خانه ها، کاخ ها، کوچه ها، خیابان ها، مغازه ها، دکان ها، بازارها، راهها و گذرها، مساجد، حمام [گرمابه] و راههای برون شهری و کاروانسراها، هوای مطلوب و آب گوارا، و سایههای خنک بی نظیر است».
تاریخ بغداد، ص 1/80 به نظر میرسد که شهرسازی عباسی در قرن 4 هجری نوعی از صنف بندی اجتماعی بر اساس تصمیم گیری دولتی را به عرضه کرده بود.
چنانکه مرکز شهر که حول مسجد جامع و کاخ حاکم، قرار داشت به ترتیب منطقهٔ محل سکونت گروه ثروتمندان از جمله صاحبان قدرت و ثروت بود.
چنانکه منصور هنگامی که شلوغی شهر بغداد را خصوصا در محلهٔ کرخ، محل سکونت اقشار کارگران ، را احساس کرد، [در آن محله] مسجد جامع دیگری برپا کرد.
خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد تعداد کارکنان حمامها را مشخص کرده،آنان را به پنج نفر (قشر) محدود کرده است: یکی «قیم» (حمامی یا دلاک) یعنی سرپرست یا رئیس حمام که تن مردم را میشست، «الزبال» (رفتهگر) یا کسی که دور ریختن زباله به ویژه خشک حمام را بر عهده داشت.
به نظر میرسد که محل این عمارت در داخل کاخ خلیفه قرار داشت وخود مکان مستقلی نبوده[و جزء کاخ بوده] است.