خلاصة:
مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر است. اخلاق تفسیر شامل کدام حوزههای معرفتی میشود؟ «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» ساحتهایی هستند که زیر چتر آموزههای اخلاقی و قلمرو دانش اخلاق کاربردی بالیدهاند. «اخلاق تفسیر» نیز بخشی از اخلاق کاربردی است که بر اصول و ضوابط اخلاقی فرایند تفسیر تمرکز دارد. کنش «تفسیر» میتواند بهمثابه عمل متعاقب باور تفسیری مفسّر ملتقای «اخلاق باور» باشد و از جهتی بهمثابه فرایندی مسئلهمحور و دارای روش و چارچوب نظری با «اخلاق پژوهش» پیوند داشته باشد و نیز به منزله یک رشته علمی با «اخلاق علم» در ارتباط باشد؛ به اینمعنا که گاهی مراد از تفسیر، مدلّلنمودن باورهای مفسّر است، گاه تفسیر در مقام پژوهش قرار میگیرد و گاه در مقام علم.«اخلاق تفسیر» میتواند با هر کدام از این ساحتها، فضای کاربرد مشابهی داشته باشد. بنابراین، فرضیه این تحقیق این است که بر اساس تلقیهای گوناگون از دانش «تفسیر»، مقوله «اخلاق تفسیر» میتواند در ذیل «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» قرار گیرد. نسبت اخلاق تفسیر به هر کدام از این دانشها مقتضی و مستلزم پیشفرضهایی است که این پژوهش عهدهدار تبیین آنهاست.
ملخص الجهاز:
✺ براساس اصل مسبوقیت پژوهش بر آموزش ، همان گونه که آموزش کافی سبب می شود تا پژوهشــگر نســبت به گســترش پژوهش خود، مفاهیم بنیادی آن ، مبانی، مســائل و نظریات ، چهارچوب نظری، روش ها، ابزار و مکاتب عمدٔە آن آشــنایی عمیق به دســت آورد و به ســهولت بتواند مشکلات را رؤیت و آن ها را به مسئله تبدیل کند و راه حل مسائل را از بیراهه ها بازشناسایی نماید و بر معضلات معرفتی آن گستره ، واقف شود، در عمل تفسیر به مثابه پژوهش ، نیز مفسر نیازمند فراگیری علوم متعددی اســت که اهم آن ها را به نقل قلم دو تن از بزرگان این فن برمیشماریم : راغب اصــفهانی دانش هایی را که مفســر در فهم قرآن کریم به آن نیازمند اســت ، این گونه برمیشمارد: ١.
invisible hand at work in science ✺ او همچون مرتن ، معتقداست که این معیارهای کلی در پی توصیف رفتار دانشمندان نیستند، بلکه در حکم نسخه هایی برای رفتار اخلاقی (آرمان های هنجاری) هستند که فرایند شناخت و انجام کار علمی در صورت انطباق با این الگوهاتسهیل می شود و تبعیت از آن ها علاوه بر تأثیرگذاری مثبت بر کارکرد علم ، اعتماد اجتماعی نسبت به علم و اصحاب علم را نیز افزایش میدهد.
- کنش «تفسیر»، میتواند به مثابه عمل متعاقب باور تفسیری مفسر باشد و از آن جا که تفسیر همچون باور، امری ارادی و اختیاری است ، مشمول ارزش گذاریهای اخلاقی میشود و مفسر وظیفه دارد تا برای باور تفسـیری خود قرائن و شـواهد کافی به دسـت آورد و تخلف از این وظیفه ٢٤ (جمع آوری قرائن کافی)، تنها خطای معرفتی صرف نیست ، بلکه یک خطای اخلاقی است .