خلاصة:
بحث مبانی تفسیر از مسائل مهم دانش تفسیر است که از دیرباز مورد توجه دانشمندان این فن قرار داشته است و در عصر حاضر بیش از پیش مورد کنکاش قرار گرفته است. یک دسته از مبانی تفسیر ریشه در دانش قرائات دارد. روشن است مفسر قبل از ورود به تفسیر ناگزیر باید در این زمینه نیز به یک نظریه برسد و تفسیر را بر آن بنیان نهد. این نوشتار در صدد بررسی مبانی قرائی تفسیر است و میکوشد با روش توصیفی تحلیلی سه مبنا از مبانی قرائی تفسیر که عبارتند از: تواتر قرائات، نزول قرآن بر هفت حرف و انحصار اعتبار قرائات در یک قرائت را مورد بررسی قرار دهد. برآیند پژوهش حاکی از آن است که ادعای تواتر قرائات قابل قبول نیست، از این رو نمیتواند مبنای صحیحی برای تفسیر قرآن قرار گیرد. همچنین احادیث نزول قرآن بر هفت حرف افزون بر غیر معتبر بودن در منابع شیعی در منابع اهل سنت نیز از حیث سندی محل تامل و از حیث دلالی مبهم است و تنها در مورد اختلافات ناشی از لهجات مختلف قابل پذیرش است و مبنا قرار دادن آن برای تفسیر قرآن بر اساس قرائات متعدد صحیح به نظر نمی رسد. انحصار اعتبار و حجیت به قرائت عاصم نیز فاقد مستندات کافی بوده و با گزارشات تاریخی همخوانی ندارد. بنابر این مفسر در تفسیر باید علاوه بر قرائت عاصم به سایر قرائات معتبر نیز نظر داشته باشد و ذکر احتمالات متعدد تفسیری بر اساس قرائتهای مشهور و معتبر یک مزیت تفسیری به حساب میآید.
ملخص الجهاز:
یکی دیگر از مسائل مورد بحث در این نوشتار احادیث نزول قرآن بر هفت حرف است که در این زمینه نیز کتابها و مقالات متعددی به رشته تحریر درآمدهاند که برخی از مهمترین این آثار عبارتند از: الف) کتابها الاحرف السبعه للقرآن، ابو عمرو الدانی؛ رساله ابن تیمیه فی الاحرف السبعة، تقی الدین احمد بن تیمیة؛ شرح حدیث انزل القرآن علی سبعة احرف، همو؛ الکلمات الحسان فی الحروف السبعة و جمع القرآن، محمد بخیت مطیعی؛ نزول القرآن علی سبعة احرف، مناع القطان؛ الاحرف السبعة و منزلة القرائات منها، حسن ضیاءالدین عتر؛ الاحرف السبعة و ارتباطها بالقرائات، فتحی بن طیب خماسی؛ الرؤیة الاستشراقیة للأحرف السبعة و القراءات القرآنیة، رجب عبد المرضی عامر؛ الاحرف القرآنیة السبعة، عبدالرحمن المطرودی؛ القراءات و الاحرف السبعة، محمد فهد خاروف؛ ام حبیبه الاحرف السبعۀ و القرائات السبع، نزول قرآن و رؤیای هفت حرف، سید رضا مؤدب.
مرحوم علامه معرفت معتقد است احدی از مسلمانان شک در تواتر قرآن ندارد و قرآن به گونه قطعی متواتر است در تمامی سورهها، آیهها و حتی کلمهها به گونهای که اگر ما کلمهای از قرآن را برداشته و کلمهای دیگر را جایگزین آن سازیم، همه مسلمانان این امر را انکار کرده و آن را امری عجیب در مورد قرآن تلقی خواهند کرد (معرفت، التمهید فی علوم القرآن، 1415: 2/76)؛ علامه حلی، (حلّى، منتهى المطلب فی تحقیق المذهب، 1412: 5/64)؛ مقدس اردبیلی، (اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، 1403ق: 2/ 218)؛ علامه بلاغی، (بلاغی، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، 1420: 1/ 29)؛ آیت الله مرعشی، (مرعشی نجفی، القول الفاصل فی الرد علی مدعی التحریف، 1382: 27)؛ علامه محمد حسین طهرانی(طهرانی، نور ملکوت قرآن، 1421: 4/399) و شهید محمد صدر(صدر، ما وراء الفقه، 1422: 1/ 284) نیز به لزوم تواتر قرآن تصریح کردهاند.