خلاصة:
به دلایل مختلف، تاخیر در ازدواج (چه بر اساس عرف اجتماعی و چه بر اساس ادارک خود افراد) به تجربه زیسته بخشی از دختران و پسران تبدیلشده است اما با توجه به تفاوتهای زیستشناختی و مختصات فرهنگی جامعه ایران، این امر ممکن است برای دختران شرایط متفاوتی را ایجاد کند. بر این اساس، هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته دختران از تاخیر در ازدواج و استراتژیهای مواجهه با آن با روششناسی کیفی است که از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته برای گردآوری دادهها و از روش تحلیل تماتیک برای تحلیل مصاحبهها استفاده شد. بدین منظور، با 20 دختر بالای 30 سال شهر کرج مصاحبه و اشباع نظری حاصل شد. یافتههای پژوهش در دو محور اصلی تجربههای زیسته و گونهشناسی استراتژیهای مواجهه تشریح شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که دختران، در عرصه جدال سنت و مدرنیته قرار گرفتهاند. از طرفی با پذیرش ارزشهای مدرن، سن ازدواجشان افزایشیافته و از طرف دیگر، جامعه سنتی ایران، این تحولات فرهنگی و ارزشی را برنمیتابد و همین امر سبب بروز مشکلاتی برای دختران و تجربه فشارهای اجتماعی به سبب تاخیر ازدواجشان شده است.