خلاصة:
اخلاق نقش مهمی در به کمال رساندن انسان دارد و نفس انسان موضوع علم اخلاق است. خواجه نصیر محور تمام مسائل و اساس همه خیرات را نفس می داند ،خواجه اختیار- تربیت – ایمان- تقوی – تحصیل و اکتساب- سیاست مطلوب...را از مبانی اخلاق دینی دانسته در مواردی مانند اختیار- مساله حسن و قبح- مبدا افعال با دوانی دارای اختلاف است ، دوانی اخلاق را در برخی موارد تغییر پذیز و گاهی تغییر ناپذیر می داند در امواری مانند ذات انسان- نفس ناطقه- جامعیت دین- با خواجه دارای اشتراکاتی است ، هر دو معتقدند انسان ذاتا موجودی دو بُعدی است این دو بُعدی بودن دو گونه حرکت و راه برای انسان به همراه خواهد داشت راه خیر و شر. و دین دارای جامعیتی است که همه ابعاد زندگی مادی و معنوی انسان را شامل می شود.
ملخص الجهاز:
بررسي تطبيقي نظام اخلاقي و مباني اخلاق ديني از ديدگاه خواجه نصيرالدين طوسي و جلال الدين محمد دواني چکيده اخلاق نقش مهمي در به کمال رساندن انسان دارد و نفس انسان موضوع علم اخلاق است .
(طوسي،١٣٦٠، ص ٤٨) خواجه سعادت را کسـب فضايل ، و فضايل را حکمت و شجاعت ، عفت و عدالت مـي دانـد و انسـان بـا نيـروي اراده و اختيار خود خير و سعادت را کسب مي کند و خيري که انسان در طلـب رسـيدن آن اسـت براي همه افراد انساني يکسان است ولي سعادت متفاوت است چون هر فردي سـعادت را در چيزي مي داند و تلاش دارد به آن دست يابد عده اي در رسيدن به ثروت ، مقـام ، قـدرت ...
٢-٢-ضرورت امام در جامعه براي جهت دادن به فضايل انسان براي اينکه بتواند راه خير را برگزيند و به سلامت به مقصد نهايي و کمال حقيقـي مقام اشرف مخلوقات برسد وجود راهنمايان الهي ضرورت دارد خواجه در اخلاق ناصـري بـه اين امر اشاره کرده که انسان چون اسـتعداد دو حالـت ، رفـتن بـه سـوي خيـرات و صـفات پسنديده و امور ناپسند در فطرت اوست پس احتياج به داعيان و هاديان و معلمان راه اسـت که آنان را راهنمايي کـرده و درسـت را از نادرسـت تشـخيص داده و در مسـير کمـال گـام بردارند، به اين افراد امام گفته و بايد از تاييدات الهـي برخـوردار باشـند.