خلاصة:
این مقاله تلاش میکند فرآیند انگخوردگی محله نوکان در شهر کرمانشاه را بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آراء راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. شیلدز، فرآیند برساخت معنای مکان را ناشی از روندهای عینی در زندگی روزمره میداند که به طرق مختلف حکایتها و تصوراتی را درباره آن برساخته و اسطوره-مکان را شکل میدهند. روش تحقیق مردمنگاری است و تکنیک گردآوری دادهها شامل مشاهدهمشارکتی و مصاحبهعمیق میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روندهای مختلفی در برچسب-خوردگی آن نقش دارند: شهرداری با انتشار ایماژه مکان «دهاتی» از ارائه خدمات به این محل امتناع میورزد. نیروی انتظامی با برچسب «خشونت» و «مکان جرمخیز» در منازعان محله دخالتی ندارد. آموزشوپرورش بچههای مدارس نوکان را بینظم و ناهنجار معرفی میکند. همچنین با تأمین نکردن زیرساختهای لازم دانشآموزان برخی مقاطع را به محلات دیگر میفرستند که در منازعات با محلات دیگر بر انتشار برچسبها دامن میزنند. از سوی دیگر، راننده تاکسیها، مغازهداران، مستاجرین و زنان کوچهنشین چنین تصوراتی را بازتولید و بر آن صحه میگذارند. سرانجام اینکه در فرآیند داغخوردگی نوکان صرفاً زبان و نشانهها ارجحیت ندارند بلکه عمل افراد در زندگیروزمره نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است.
ملخص الجهاز:
پژوهشي: ساحل برايتون ، آبشار نياگارا، شمال کانادا و شمال و جنوب لندن روندهاي برساخت معنا را در بستر تاريخ اجتماعي و فرهنگي، همچنين نقش تمامي حوادث ، پديده ها و نقش رسانه هايي مانند کتاب (به ويژه رمان )، تصاوير، کارت پستال ، گزارش هاي علمي، سفرنامه نويسي و گفت وگوهاي مردم در زندگي روزمره که در شکل گيري معناي مکان و تغييرات آن مؤثر ميباشند را، موردمطالعه و بررسي قرار داده است .
مکان هاي مرکزي داراي اسطوره ي برتر در سازمان ها و نهادهاي اجتماعي، ديگري فروتر را خوار ميکنند و به همين وسيله تصورات مشترک از فرهنگ مسلط را شکل ميدهند و با استفاده از برچسب حاشيه اي به برتري خود مشروعيت ميبخشند و همين برساخت هايي که با معنا همراه است به روح مکان اضافه ميشود، به لحاظ تجربي مفصل بندي تصاوير فضايي و اسطوره ها با يکديگر، معناي خود را از تفاوت نسبيشان اخذ ميکنند اين آرايش با ترتيب به عنوان منظومه اي از اسطوره ها و تصاوير ترسيم ميشود، با تغييرات تاريخي و اجتماعي خصلت يک مکان به صورت ريشه اي تغيير ميکند و اسطوره -فضاها در طول زمان به يک شيوه باقي نميمانند.
مهم ترين دليل آن نبودن چشمه و قنات در نوکان و يا اطراف آن است Flandin 1977; Blucher 1984; Otter 1985; Oben 1984; Binder 1991; Olivier ) 1992; Grothe 1990; Naser Din Shah 1984; Rabino 2014; Jackson 1975; ١٩٨٥ ,Tavernier) ؛ اما در اواخر قاجار با حفر چاه در محل فعلي، روستاي نوکان شکل گرفت .
برساخت و بازتوليد اسطوره - مکان توسط عامه مردم در بخش پيشين به نقش نهادهاي رسمي اشاره شد اما در ادامه به اهميت فعاليت هاي عامه در زندگي روزمره اشاره ميشود که منجر به برچسب خوردن محله نوکان شده اند.