خلاصة:
شعر انقلاب هر چند عمدتاً در حوزه قالبهای شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایهای متفاوت با پیشینه ریشهدار خویش آفریده است. نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمروی اندیشهها و مضامین مذهبی به گونهای در شعر انقلاب دیده میشود، که هرگز تا این گستردگی و عمق در سرودههای قبل از انقلاب و حتی دورههای دوردست ادبیات ما سابقه نداشته است. توجه به عناصر ارزشی، اخلاقی، تعلیمی، پیوند با تاریخ، تلمیح و تطابق تاریخی حتی خارج از مرز جغرافیایی و تکریم از انقلابیون، بنیادیترین عوامل نوپردازی در قالبها هستند. نوگرایی در شعر انقلاب و پس از آن تغییر در زبان و تعبیرات و تازگی مضامین و اندیشه با حفظ قالب بوده است. پیوستگی معنایی در قالبهای کهن پس از انقلاب و انسجام در نظم عمومی تازگی دارد. بنیانهای عقیدتی انقلاب، در قالب موجب رواج اصطلاحات رایج فرهنگ دینی شد و این امر خود راه گشای بسیاری از نوآوریها در قلمروی تعبیرات و ارتباطهای واژگانی بود.