خلاصة:
این تحقیق با هدف مطالعه مشارکت سیاسی شهروندان در شهر گرگان اجرا ش ده است. چارچوب
نظری آن بر پایه دیدگاه های لیپست، آلموند و وربا، اینگلهارت، نلسون و ها نتینگتون و... تدوین شده
است. به لحاظ روش شناسی، این تحقیق در زمره تحقیقات پیمایشی جای میگیرد که با استفاده از
ابزار پرسشنامه محقق ساخته داده ها جمع آوری شده است. مشارکت سیاسی در تحقیق حاضر از دو
بعد رفتار انتخاباتی و مشارکت فعال تشکیل شده و بعد از عملیاتی سازی مفاهیم و طراحی گویه ها
مورد سوال قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان شهرگرگان بوده که با استفاده
از جدول مورگان 407 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی
طبقه ای نسبی نمونه ها انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. برای تایید اعتبار متغیرهای تحقیق از
روش اعتبار صوری استفاده شده است و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با(0/780)مورد
تایید واقع شده است. تحلیل توصیفی دادها نشان داده است، میانگین مشارکت سیاسی2/82 از 5 بوده
است که بیشتر از حد متوسط میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نیز نشان داده است که مشارکت
سیاسی بر حسب جنسیت و وضعیت تاهل پاسخگویان تغییر می پذیرد و بین تحصیلات و مشارکت
سیاسی پاسخگویان نیز رابطه مثبت و معنی دار دیده شده است، اما رابطه متغیرهای سن و طبقه
ذهنی با متغیر وابسته مورد تایید قرار نگرفته است.
ملخص الجهاز:
نتایج حاصل از آزمون فرضیات نیز نشان داده است که مشارکت سیاسی بر حسب جنسیت و وضعیت تأهل پاسخگویان تغییر مـیپـذیرد و بـین تحصـیلات و مشـارکت سیاسی پاسخگویان نیز رابطه مثبت و معنی دار دیده شـده اسـت ، امـا رابطـه متغیرهـای سـن و طبقـه ذهنی با متغیر وابسته مورد تأیید قرار نگرفته است .
نگرش کلـی هـانتینگتون و نلسـون ایـن اسـت کـه فرآینـد توسـعه اقتصـادی و اجتماعی از طریق دو مجرا مـی توانـد سـرانجام بـه گسـترش مشـارکت سیاسـی و اجتمـاعی بیانجامد: راه اول، تحرک اجتماعی: به این معنی که کسب منزلت های اجتماعی بالاتر بـه نوبـه خود در فرد احساس توانایی در تأثیر نهادن بر تصمیم گیریهای دستگاههای عمومی را ایجـاد میکند و این عوامل ذهنی میتواند مشوق مشارکت در سیاست و فعالیت اجتمـاعی باشـد.
٣. پیشینه تحقیق مسعودنیا و همکاران (١٣٩١) در مطالعه ای با عنوان بررسی عوامـل اجتمـاعی-روانشـناختی مؤثر بر مشارکت سیاسی استادان دانشگاه مورد مطالعـه : دانشـگاه اصـفهان بـا روش پیمـایش و بکارگیری ابزار پرسشنامه نشان دادند که بین متغیرهای رسـانه هـای جمعـی، آگـاهی سیاسـی، محیط سیاسی، اثرگذاری سیاسی، انگیزههای سیاسی- میزان محرومیت نسـبی و احسـاس بـی قدرتی سیاسی رابطه معناداری وجود دارد(مسعودنیا و همکاران، ١٣٩١: ١٠٣).
هاشمی و همکاران (١٣٨٨) در تحقیقـی بـا عنـوان بررسـی عوامل اجتماعی و روانی مؤثر بر مشارکت سیاسی مردم شهر تهران با نگاهی عینـی بـه بررسـی میزان مشارکت سیاسـی و همچنـین عوامـل تأثیرگـذار بـر مشـارکت سیاسـی در شـهر تهـران پرداخته اند.
بـر ایـن اساس، با توجه به نتایج میتوان گفت : میزان مشارکت مردان و زنـان نزدیـک بـه یکـدیگر بـوده است ؛ همانطور که عدد میانگین به دست آمده نیز گویای این مطلـب اسـت .