خلاصة:
در دورة صفویه، به ویژه شاه عباس اوّل، ابریشم گیلان از نظر کیفی و مرغوبیت و از نظر کمّی
اهمیت زیادی داشت و به عنوان یک کالای صادراتی در حوزه اقتصادی و سیاست دارای نتایج بسیاری
در روابط سیاسی و بازرگانی ایران با کشورهای همسایه ازجمله روسیه بوده است. دولت روسیه نیز با
اهداف سیاسی و تجاری باب روابط را با دولت صفویه گشود و راه های شمالی امکانات فراوانی را برای آن
کشور فراهم ساخت که رابطه خود را با ایران از طرف دریای خزر و سرزمین های شرق و غرب این دریا
برقرار کند. دولت روسیه مایل بود تمام ابریشم گیلان از طریق دریای مازندران به آن کشور فرستاده
شود، تا مشتریان اروپایی ناگزیر آن را از بازرگانان روسی خریدار نمایند. هدف و مساله اصلی این
پژوهش بررسی و تبیین نقش ابریشم گیلان در روابط تجاری سیاسی گیلان با روسیه تا پایان دورة
شاه عباس دوم است. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و با استناد به متون تاریخی است. یافته های
پژوهش بیانگر آن است که شاه عباس اوّل با استفاده از شم سیاسی خود به دنبال بازاریابی در روسیه
برای فروش ابریشم گیلان و اتحاد ضد عثمانی بود. اما روس ها هرگز کمکی در حمایت ایران علیه دولت
عثمانی نکردند و بیشتر علاقمند به فعالیت های تجاری در منطقه گیلان بودند. در دوره شاه عباس دوم
گرچه تماس روسیه با ایران به انگیزه های مختلفی(خصمانه، تجاورکارانه، تجاری) صورت گرفت امّا در
نهایت، باعث توسعه ی سیاسی- تجاری گیلان شد.
ملخص الجهاز:
دولت روسیه نیز با اهداف سیاسی و تجاری باب روابط را با دولت صفویه گشود و راه های شمالی امکانات فراوانی را برای آن کشور فراهم ساخت که رابطه خود را با ایران از طرف دریای خزر و سرزمین های شرق و غرب این دریا برقرار کند.
یافته های پژوهش بیانگر آن است که شاه عباس اول با استفاده از شم سیاسی خود به دنبال بازاریابی در روسیه برای فروش ابریشم گیلان و اتحاد ضد عثمانی بود.
وی از طریق مسکو، ولگا خزر به دربند رسیده و وارد ایران گردید و همراه با سفیر ایران در دربار روسیه از ولگا به قصد حاجی -طرخان آمد و به شماخی مرکز شروان رفت ، جنکینسون این موقعیت را برای عبدالله ، خان شیروان چنین توضیح دادکه « اگر شاه و شاهزادگان ایران از ضایعات بازرگانی ما درگیلان و هشترخان جلوگیری نمایند تردیدی ندارم که تجارت این منطقه رشد بسیاری خواهد یافت ؛ آنگونه که در گذشته سابق نداشته ؛ به نفع تجار نیزخواهد بود، چراکه از کالاهای ما استفاده خواهند کرد و ترکها نیز به سرزمین شان وارد نخواهند شد (سیوری ،١٣٦٦: ٩٧، لاکهارت ، ١٣٨٧: ٢٢٢).
تزار روسیه برای گسترش نفوذ خود در نواحی جنوبی دریـای مازنـدران و ارتباطـات تجـاری خواهش های سفیر گیلان را پذیرفت و وی را با نامـه و هـدایا، همـراه هیـأت روسـی بـه گـیلان فرستاد، اما پیش از اینکه هیأت روسی وارد گیلان شود در حاجی طرخـان مطلـع گردیدنـد کـه 210 شاه عباس ، گیلان را فتح کرده و« کارکیا» به جهـت هجـوم شـاه عباس ، از گـیلان بـه عثمـانی گریخته بود (فلسفی، ١٣٧٥: ١٠٣٣-١٠٣٢، نوائی، ١٣٧٢: ١٩٥و پرتو، ١٣٧٩: ٤٠٥).