خلاصة:
بازار تبریز قطب اقتصادی مهم شمال غرب کشور است و از قدیم دارای نقش توزیعی و تولیدی بود. این مقاله سعی در بررسی تأثیر مدرنیسم و عناصر آن بر تغییرات ساختار اقتصادی بازار تبریز را دارد. منظور از ساخت اقتصادی بازار فعالیتهای و کارکردهای اقتصادی آن از قبیل تولید، توزیع، تجارت، عمده و خردهفروشی است. برای بررسی تغییرات بازار از رویکرد ساختی-کارکردی استفاده شد. روش مورد استفاده در این تحقیق روش کیفی است. جمعآوری دادهها بهوسیله مصاحبه نیمه ساختیافته صورت گرفت و دادههای بهدستآمده با روش تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل شدند. مهمترین تغییرات اقتصادی بازار تبریز عبارتاند از کاهش نقش تولیدی و توزیعی بازار، کاهش تجارت و از رونق افتادن برخی از اصناف مهم بازار. پیامد این تغییرات کاهش قدرت اقتصادی بازار تبریز است. مهمترین علل تغییرات رخداده عناصر مدرنیزاسیون شامل تکنولوژی، رسانهها، وسایل حملونقل هستند.
Tabriz Bazaar is the economic hub of the North West and has long had a role in production and distribution. This paper attempts to survey the influence of modernism and its elements on changes in the economic structure of Tabriz Bazaar. The meaning of economic structure of Bazaar is its activities and functions such as production, distribution, trading, wholesale trade and retail. Structural – functional approach was used to investigate the changes in the Bazaar. Qualitative method is used in this article. Data were collected using semi- structured interviews and the resulting data were analyzed by using the content analysis method. The important economic changes of Tabriz Bazaar include, the reduce of production and distribution, commerce reduction and failure of some traders. The consequence of these changes is to reduce the economic power of Tabriz Bazaar. Causes of recent changes are modernization including technology, media and transport means.
ملخص الجهاز:
(اسـمعيلي سـنگري و عمراني، ١٣٨٧: ٢٢١) در پي کاهش رونق برخي از مشاغل پررونق گذشته (راسته فرش فروشان ) ممکن است يکي از مهمترين منابع درآمدهاي غيرنفتي کشـور از بـين بـرود و تمـام ايـن مـوارد زمينه ساز تأثيرات سوء بر بازار را ايجاد ميکند و "چون بازار سنتي در ايـران در تعامـل بـا سـاير نهادهاي جامعه بود و نقش مهمي در جامعـه ايفـا مـيکـرد لـذا تغييـر در بـازار مـيتوانـد سـبب تغييرات اساسي در جامعه شود و عدم تعادل در آن به عدم تعادل در شهر منجر ميشود ازاين رو دگرگوني و تغيير شکل حادث در آن بايد بـا دقـت بيشـتري انجـام گيـرد و در راسـتاي تحـول جامعه مدرن به تغييرات آن توجه خاص مبذول داشـت " (رجبـي، ١٣٨٦: ٦٦)، از سـوي ديگـر جاي مطالعات علمي و جامعه شناختي درباره نقش بازار در بـين مطالعـات علمـي خـالي اسـت و مطالعه درباره نقش بازار به دليل کمبودهاي محسوس منابع مطالعـاتي حـائز اهميـت اسـت .
چارچوب نظري آنچه مطالعه بازار را حائز اهميت ميکند اين است کـه دربـاره بـازار بـه عنـوان يـک پديـده اجتماعي، نسبت به بازار به عنوان مکانيسم قيمت گذاري بـه مراتـب مطالـب کمتـري وجـود دارد (سوئد برگ ، ١٣٨٧: ١٩) و با توجه به اهميت آن ، جاي ديدگاه جامعه شناختي در حيطه بازار در بين مطالعات موجود به طرز محسوسي خالي است ، با اين حال برخي از آثار مهم مرتبط با بـازار که عموما از ديدگاه ساير رشته هاي علمي به بازار نگريسته اند عبارتند از: مقاله "تغييرات فرهنگي – اجتماعي و توسعه نهادي در ايران ، مورد تجربي بـازار" از مهـري بهار که در سال (١٣٨٠) به چاپ رسيده و تحقيـق توصـيفي دربـاره بـازار ارايـه داده اسـت و بـه بررسي جريان جهانيشدن و تأثيرش بر بازار تهران پرداخته است .