خلاصة:
پژوهش پیشرو با طرح این پرسش اساسی که تاثیر انقلاب اسلامی بر استقلال بهمثابه یک دستاورد مهم چیست؛ تطورات و سطوح استقلال در فرآیند روبهرشد انقلاب را موضوع بررسی قرار داده است. در رویکردی سلبی، پژوهش این فرضیه را طرح میکند که انقلاب اسلامی، استقلالخواهی مبتنی بر دولت وستفالیایی را طرد و به لحاظ ایجابی استقلالخواهی بر پایه آموزه اسلامی را بسط داده است. تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی این انگاره را در سپهر اندیشه سیاسی در سه ساحت مطرح کرده است. استقلال در سطح ملی با طرد مداخله بیگانه بر وضع و اجرای قانون در گستره مرزهای جغرافیایی تاکید دارد. در مدار امت، استقلالخواهی بر وحدت جهان اسلام تاکید کرده و میکوشد آرمان امت اسلامی را تعقیب کند. و در افق تمدنی و جهانی، استقلال نظام سلطه را با چالش مواجه و درصدد تحقق ارزشهای انسانی مبتنی بر فطرت است.
<div style="text-align: justify;">In this study the impact of the Islamic revolution on freedom as an important achievement, and the changes and levels of independence in the growing process of the revolution. In a negative approach, the research proposes the hypothesis that the Islamic Revolution has opposed the Westphalian state-based independence and developed Islamic teaching-based independence based. The present study, with a descriptive and analytical approach, has proposed this idea in the field of political thought in three areas. Independence at the national level, with the exclusion of foreign intervention on the establishment and implementation of law within the boundaries of the geographical boundaries. In the field of the Umma, independence is based on the unity of the Islamic world and it seeks to pursue the aspirations of the Islamic Ummah. And in the global and civil horizons, independence challenges the domination of the system and seeks to realize the values of humanity based on innate nature.</div>
ملخص الجهاز:
در این راستا ضمن بررسی مفهوم استقلال، به تأثیر انقلاب اسلامی در تحول مفهومی و سپس با توجه به آن به سطوح استقلالخواهی که برآمده از ارزشهای دینی در سه ساحت ملی، جهان اسلام و عرصه جهانی است، اشاره شده است.
در جمهوری اسلامی ایران، استقلالخواهی با پیروزی انقلاب اسلامی نیز پیوند است، در قانون اساسی و سایر اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ازجمله تدوین افق بیستساله، آرمان استقلال مورد توجه قرار گرفته است.
بهرغم اهمیت استقلال با محوریت جغرافیا، مرکز ثقل استقلالخواهی در انقلاب اسلامی تأکید بر عنصر فرهنگ بود، همین امر موجب شده است که از منظر امام خمینی فرهنگ مبدأ خوشبختی و بدبختیها قلمداد شود.
برترین شاخصهای استقلالخواهی در ساحت باور را میتوان در استقلال انقلاب اسلامی در فلسفه سیاسی و نفی ایدئولوژیهای غربی، حفظ هویت ملی، حفظ اصالتهای انقلاب اسلامی، خودشناسی و اتکای به خود در برابر ازخودبیگانگی و غربزدگی دانست و به تعبیر امام خمینی راه دستیابی به استقلال اصلاح غربزدگی در فکر است.
انقلاب اسلامی در سطح ملی، نظام سیاسی فاسد و وابسته به غرب را طرد کرد و نظامی برپایه حکومت و رهبرانی مستقل با اندیشهای برگرفته از اسلام و قرآن تبدیل کرد نهادینهسازی و نظامسازی در چارچوب جمهوری اسلامی ایران که تا پیروزی انقلاب اسلامی مسبوق به سابقه نبود طراحی الگویی مستقل برای حکومت و شکلگیری نهادهای بدیع در جهت حفظ ارزشهای انقلاب و استقلال در قانون اساسی و اسناد بالادستی نتیجه رویکرد مستقل و نفی الگوهای غربی بود.
تأکید بر آموزههای فوق، موجب شده تا انقلاب اسلامی با طرح ایده صدور انقلاب اسلامی، مفهوم رایج استقلال را طرد و آن را در افق امت و جهانی مطرح کند.