خلاصة:
بیان مسئله: معماری میانافزا در بافت تاریخی، رویکردی بینرشتهای است؛ به همین دلیل باید در چارچوبی که حاصل تعامل میان معماری، شهرسازی و مرمت است، مورد بررسی قرار گیرد. عدم توجه به این تعامل آسیبهای جبرانناپذیری را به ارزشهای بافتهایی تاریخی چون بازار تبریز وارد کرده است و مانعی برای تحقق انتظارات از معماریهای میانافزا به آن میشود.
هدف: هدف این پژوهش، تبیین معماری میانافزا در بافت تاریخی در چارچوبی تعاملی میان حوزههای شهرسازی، معماری و مرمت است تا منجر به بررسی چیستی آن و تدوین الگوی طراحی و ارزیابی در قالب دیدگاه میانرشتهای شود. در ادامه نیز مبتنی بر این الگو، مجموعه مشروطه واقع در بازار تاریخی تبریز مورد ارزیابی قرار میگیرد.
روش تحقیق: روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی از جنبه کاربردی است؛ بنابراین در این تحقیق، با مطالعه نظریات مرتبط با مقوله معماری میانافزا در بافت شهری-تاریخی، الگویی که روابط بینرشتهای را تبیین میکند، ارائه شده و مبنای موردپژوهشی قرار گرفته است.
نتیجهگیری: بررسیها نشان میدهد معماری میانافزا در نگرش میانرشتهای در حوزه شهرسازی، معیارهای مطرح در توسعه هوشمند، پایدار و نوشهرگرایی، در حوزه مرمت، اهداف معین در مرمت شهری و مرمت معماری، و در حوزه معماری، طراحی محافظهکارانه، معاصرساز و اعتدالگرایانه را مدنظر قرار میدهد. نگرش میانرشتهای باعث تبیین معماری میانافزا در قالب الگویی رفت و برگشتی بین حوزههای موثر میشود. بررسی میانافزایی مجموعه تجاری مشروطه در بازار تاریخی تبریز نشان میدهد که این بنای میانافزا، از منظر حفاظت، رویکرد مرمت شهری، از منظر شهرسازی، رویکرد توسعه پایدار و نوشهرگرایی و از منظر معماری، رویکرد معاصرسازی دارد. تحلیل بر مبنای جدول سوات (SWOT) نیز نشان میدهد که افزودن این ساختار جدید در کنار نقاط قوت و پتانسیلها، موجب ایجاد نقاط ضعف و تهدیدهایی نیز شده است که باید براساس راهبردهای قوت-تهدید، قوت-فرصت و ضعف-فرصت رفع شوند