خلاصة:
جریانهای فضایی بین شهر و روستا به شکل پیوندهای روستایی- شهری، نقش بسیار مهمی در توازن و توسعه یکپارچه ناحیهای دارند. این جریانها مابین سکونتگاهها در اثر حوادث طبیعی، اقتصادی و اجتماعی یا سیاسی دستخوش تحول و دگرگونی میشوند. یکی از قلمروهای جغرافیایی که از جنبه طبیعی تحول یافتهاست، ناحیه بنرود و جلگه شهرستان اصفهان است. در این ناحیه، تعاملات بین سکونتگاههای شهری و روستایی بهوسیله جریانهای گوناگون جمعیتی، کالا، خدمات، سرمایه، اطلاعات، ارتباطات و... تحقق یافته و زمینه شکلگیری سازمان فضایی را فراهم کردهاست. در این مقاله جریانهای فضایی با رویکرد شبکهای تحلیل شدهاست. تحقیق حاضر، براساس ماهیت، اکتشافی و بر مبنای روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه همه سکونتگاهها (شهری و روستایی) در سطح ناحیه هستند. دادهها و اطلاعات اولیه موردنیاز با استفاده از روش میدانی، فن پرسشگری و با ابزار پرسشنامه (روستا- شهر) جمعآوری شدهاست. دادههای ثانویه نیز با مراجعه به سازمانها و نهادهای متولی بهدست آمده، سپس دادهها و اطلاعات در چارچوب پارادایم شبکهای و با فن تحلیل شبکه و از طریق نرمافزار NodeXL مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد، عدمتعادل فضایی در توزیع امکانات و خدمات مختلف در سطح ناحیه باعث افزایش جابهجاییها و شکلگیری پیوندهای گوناگون اجتماعی- فرهنگی شدهاست؛ ازاینرو دو شهر هرند و ورزنه رتبههای اول و دوم و روستای امامزاده عبدالعزیز در رتبه سوم، به مکانهای اصلی تردد درونناحیهای تبدیل شدهاند. نتایج نشان میدهد که الگوی جریانها، الگویی روزانه، منظم و یکسویه است. این الگو در بسیاری از جهات مطابق با مشخصات نظریه قطب رشد است و از الگوهای شبکهای فاصله زیادی دارد؛ چراکه در بیشتر سکونتگاهها پیوندهای یکسویه برقرار است. همچنین خشکسالی دهه اخیر باعث تقویت قطبهای منطقهای با کارکرد شهری شده و الگوی قطبی را در منطقه تقویت کردهاست.