خلاصة:
امنیت از جمله پدیده های قابل توجهی است که از نیازها و ضرورتهای اساسی فرد و جامعه به شمار می رود و فقدان آن و یا اختلال در آن ، پیامدها و بازتاب های نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد . وجود امنیت در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، نظامی و جغرافیایی از مطلوبیت ویژه ای برای هر جامعه برخوردار است. امنیت دارای دو بعد عینی و ذهنی است. برای بررسی مقوله امنیت در پژوهش حاضر ضمن توجه به ابعاد مختلف امنیت باید عوامل تاثیر گذار بر آن را هم مورد بررسی قرار داد. در این راستا امنیت و احساس امنیت، نظریه های آسیب پذیری، الگوی آزار و اذیت یا قربانی شدن(مستقیم و غیرمستقیم ) ، نظریه های کنترل اجتماعی و نظریه پنجره شکسته مورد تحلیل و واکاوی قرار می گیرد. بدین منظور از روش کتابخانه ای استفاده شد. طبق نظریه های آسیب پذیری می توان نتیجه گرفت که بین سن، پایگاه اقتصادی اجتماعی، محله مسکونی و احساس امنیت رابطه وجود دارد. بر اساس مدل قربانی شدن کسانی که تجربه مستقیم یا غیرمستقیم آزار و اذیت مجرمانه را دارند، از وقوع جرایم می ترسند و در نتیجه احساس ناامنی می کنند. بر اساس نظریه پنجره شکسته پیوند مستقیمی بین ظاهر آشفته و بی نظم خیابان ها و ساختمان ها؛ و وقوع جرم وجود دارد. بنابراین متغیرهای اصلی که این نظریه روی آن تاکید دارد بی نظمی اجتماعی و فیزیکی؛ ترس از وقوع جرم و بزهکاری و میزان وقوع جرم و جنایت در منطقه مسکونی می باشد. در نظریه احساس نظارت نهادی(کنترل اجتماعی) احساس امنیت در نتیجه اعمال و
رفتارهای سازمان های رسمی کنترل اجتماعی شکل می گیرد بنابر این نظریه می توان نتیجه گرفت وجود ارگان های ایجاد کننده نظم می تواند برای افراد احساس امنیت به همراه داشته باشد.
ملخص الجهاز:
بوزان در اين زمينه اعتقاد دارد که : « احساس ايمني ذهني يا اعتماد به دانستني هاي افسرده ، به هيچ روي به منزله وجود امنيت واقعي يا درستي دريافت هاي شخصي نيست ، به عنوان مثال : اگر فرد مرفهي را در کشوري مرفه در نظر بگيريم ، نمي توان چندان مطمئن بود که امنيت در مفهوم جامعه آن براي وي تأمين گردد ، چرا که هر يک از افراد جامعه اعم از غني و فقير به طور نسبي در معرض تهديدات مختلفي از جمله تهديدات طبيعي ( مانند زلزله ، قحطي ، سيل ) تهديدات فيزيکي يا جسمي ( درد ، صدمه و مرگ ) ، تهديدات اقتصادي (سرقت يا تخريب اموال ، عدم اشتغال ) تهديدات حقوقي ( زنداني شدن ، فقدان آزادي بيان ) تهديدات موقعيتي ( از دست دادن شغل ، تنزل رتبه ) تهديدات اجتماعي ( نبود اعتماد ، فقدان تعهد ، از دست دادن آبرو و ارزش هاي اخلاقي ) و تهديدات فرهنگي ( عدم دسترسي به دانش و معرفت ، تضعيف الگوهاي فکري – رفتاري ) قرار مي گيرند.
نتايج نشان داد مقايسه به ويژگي هاي دموگرافيک و زمينه اي (محله مسکوني) به نظر مي رسد آسيب پذيري فيزيکي نقش مهمي در پيدايش ترس از جرم داد، به طوري که زنان و افراد مسن در مقايسه با مردان و افراد جوان کمتر قرباني مي شوند اما بيشتر احساس ناامني مي کنند.