خلاصة:
هر انقلابى تأثیرات کم و بیش منطقهاى و بینالمللى دارد و براى ایجاد عمق استراتژیک خود، پیامى را عرضه میکند. هرچه پیام انقلاب پر جاذبهتر باشد، انسانهاى بیشترى به پذیرش و الگوپذیرى از آن روى می آورند. انقلاب ایران این پیام را به دنیا عرضه میکند که بسیجکنندهترین ایدئولوژیها اسلام است و بر اساس این پیام پیروزی انقلاب ایران، زمینهساز تحولات گسترده ای در میان مسلمانان جهان بوده و بسیاری از نظام های سیاسی و جناحها و احزاب اسلامی در کشورهای همجوار و دور، از آن تأثیر پذیرفته اند. اﻧﻘﻼب اﻳﺮان در واﻗﻊ ﺑﺎ اﺣﻴﺎی ﺗﻔﻜﺮ اﺳﻼم و اﺳﻼم ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از رﺧﺪادﻫﺎی ﻣﻬﻢ در ﻗﺮن بیستم تلقی میشود. هدف از نگارش این مقاله علت یابی بازتاب محدود انقلاب اسلامی ایران در کشور اندونزی براساس نظریه پخش و با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه کتابخانه ای جهت گردآوری اطلاعات است. بنابراین در این مقاله سعی گردیده است با کاربست نظریه پخش هاگراسترند به این سؤال پاسخ داده شود «چرا بازتاب انقلاب اسلامی ایران در کشور اندونزی محدود بوده است» و فرضیه ی «وجود مشکلاتی از جمله وجود دیدگاه های متفاوتی نسبت به جریان صدور انقلاب و قدرتیابی نظامیان در مبدأ و مقصد پخش یعنی ایران و اندونزی مانع گسترش افکار و اندیشه های انقلاب شده است» در پاسخ مطرح می شود. یافته های برآمده از پژوهش مذکور این بوده، با توجه به مشکلاتی که در ابتدای انقلاب اسلامی در دو کشور وجود داشته است جمهوری اسلامی به تدریج سیاست صدور انقلاب به اندونزی را کنار گذاشته و به سمت گسترش روابط اقتصادی با این کشور رفته است.
Each revolution has more or less regional and international influences and offers a message to create its own strategic depth. The more the message of the revolution is, the more humankind will come to accept and model it. The Iranian revolution presents the message to the world that the most mobilizable ideologies are Islam, and based on this message, the victory of the Iranian revolution has been the basis for the widespread transformation among Muslims in the world, and many political systems, factions and parties in the neighboring countries And far away, they have been influenced by it. Indeed, the Iranian revolution is considered to be one of the important events of the 20th century by restoring the thought of Islam and political Islam.<br /> <br /> The purpose of this article is to explain the limited reflection of the Islamic Revolution of Iran in Indonesia based on the theory of broadcasting and using the descriptive-analytical method and librarian method for information gathering. Therefore, this paper attempts to answer this question using the theory of broadcasting "why the reflection of the Islamic Revolution of Iran in Indonesia has been limited" and the hypothesis of "the existence of problems such as the existence of different perspectives on the flow of the issuance of revolution and The power of the military at the source and destination of the game, namely, Iran and Indonesia, has prevented the spread of thoughts and ideas of the revolution ". The findings of this study were that, given the problems that existed in the two Islamic countries at the beginning of the Islamic Revolution, the Islamic Republic gradually abandoned the policy of exporting the revolution to Indonesia and began to expand its economic relations with the country
ملخص الجهاز:
بنابراين در اين مقالـه سعي گرديده است با کاربست نظريه پخش هاگراسترند به اين سـؤال پاسـخ داده شـود «چـرا بازتـاب انقـلاب اسلامي ايران در کشور اندونزي محدود بوده است » و فرضيه ي «وجود مشکلاتي از جمله وجـود ديـدگاه هـاي متفاوتي نسبت به جريان صدور انقلاب و قدرت يابي نظاميان در مبدأ و مقصد پخش يعني ايران و اندونزي مانع گسترش افکار و انديشه هاي انقلاب شده است » در پاسخ مطرح مي شود.
اين افزايش نفوذ اسلام را طيفي از عوامل بـومي تسـهيل کـرده اسـت ؛ عواملي چون نارضايتي از راه حل هاي غير مذهبي غربي براي مشکلات اجتماعي و سياسي، امتناع از آن چه جنبه هاي نامطلوب نظام هاي ارزشي مدرن غرب تلقي ميشود؛ احساس هر چه بيشـتر غـرور و هويـت در ميان مسلمانان که با اهميت يافتن بيش از پيش دنياي اسلام در امور اقتصـادي و سياسـي جهـان زمينـه مساعدي يافت و بسط تلاش گروه ها و حکومت هاي مسلمان خارجي براي گسترش ايمان مذهبي، احياي اسلام به طرق متنوعي در اندونزي متجلي شده ؛ از نشانه هاي آشکار اين حجـاب بسـياري از زنـان ؛ توجـه هرچه بيشتر عموم مردم و نخبگان سياسي به نماز، روزه و ساير عبادات اسلامي؛ برنامه هاي مذهبي بيشتر در تلويزيون ؛ استناد به اسلام در سخنرانيهاي سياستمداران و مشارکت بيشـتر در سـازمان هـاي اسـلامي بين المللي است .