خلاصة:
بحث از مواد ثلاث («وجوب » (یا ضرورت)، «امکان » و «امتناع ») و گزاره های موجه در منطق و فلسفه اسلامی از جایگاه خاصی برخوردار بوده است و فیلسوفان و منطقدانان مسلمان به تفصیل از احکام و اقسام آن بحث کرده اند. با این حال، به دلیل عدم بهره گیری از یک نظام معناشناختی منقح با پاره ای ابهامات معنایی در برخی اقسام گزاره های موجه رو به روییم. در این مقاله پس از مروری کلی بر بحث موجهات در منطق و فلسفه اسلامی و اشاره به پاره ای اقسام گزاره های ضروری، ابهامات معنایی این گزاره ها تحلیل می شود. در مرحله بعد، کوشش شده تا در یک طرح اولیه و با بهره گیری از برخی نظام های نوین منطق موجهات پیشنهادهایی جهت تعیین قواعد معناشناسی این گزاره ها ارایه شود.
ملخص الجهاز:
"برپایهء تحلیل منطقدانان مسلمان از گزارههای حملی-که در اساس تحلیلی ارسطویی است-گزارهء حملی از سه رکن موضوع،محمول و نسبت میان آن دو(که به «نسبت حکمیه»معروف است)سامان مییابد و این نسبت،چه در هلیات بسیطه-که محمول آنها مفهوم وجود است-و چه در هلیات مرکبه،برحسب واقع و نفس الامر از سه وضعیت یا«کیفیت»بیرون نیست.
ملاصدرا پس از اشاره به این دیدگاه،آن را نقد میکند(ملاصدرا، 3831،ص 19)و خود قائل میشود که اختلاف این دو بحث،اختلاف مفهومی نیست بلکه صرفا از جهت گسترهء مصادیق است؛به این معنا که در منطق،بحث از گزارههای موجه اختصاصی به دستهء خاصی از گزارهها ندارد،ولی در بحث فلسفی از مواد ثلاث، بحث صرفا به گزارههای وجودی یا همان هلیات بسیطه(که محمول آنها وجود است) اختصاص مییابد و از این روست که بحث فلسفی با مفاهیم«واجب الوجود»، «ممکن الوجود»و«ممتنع الوجود»پیوند میخورد.
ممکن است گمان شود که استفاده منطقدانان معاصر از مفهوم جهان ممکن برای ارائه نظامهای معناشناختی8منطق موجهات،تفاوت اساسی با دیدگاه فیلسوفان مسلمان دارد؛چرا که در این نظامها در واقع،میتوان مفهوم ضرورت و امکان را برحسب مفهوم جهان ممکن«تعریف کرد»؛برای مثال،برپایهء معناشناختی لایبنیتسی منطق موجهات گزارهای،9گزارهء ضروری گزارهای است که در«هر»جهان ممکنی صادق است و گزارهء ممکن خاص01گزارهای است که تنها در«برخی»جهانهای ممکن صادق است.
شهید مطهری-از فیلسوفان معاصر-در شرح خود بر منظومه محقق سبزواری، معتقد است که اقسام سهگانه«بالذات»،«بالغیر»و«بالقیاس الی الغیر»در حقیقت اقسام یک تقسیم واحد نیستند بلکه ابتدا باید هریک از مواد ثلاث را به دو دسته نفسی(فی نفسه)و قیاسی(نسبی)تقسیم کرد و سپس،قسم اول را به دو دستهء«بالذات»و«بالغیر» تقسیم میکنیم و قسم دوم نیز همان مورد«بالقیاس الی الغیر»است(مطهری،0831، صص 01 و 61)."