ملخص الجهاز:
"ممکن است زمان،صنعت و یا منطقه معینی وجود داشته باشد که از نظر اقتصادسنجها نادیده گرفته شده باشند که در ارتباط بهرهوری شرکت در حضور شرکتهای خارجی موثرند.
در ابتدا باید بررسی کنیم که آیا شرکت (i) در سال اول نمونهگیری از سرمایه مستقیم خارجی(که براساس سرمایه کل محاسبه میشود) استفاده کرده و آیا سوددهی(که با سود خالص فروش محاسبه میشود)در مرحله دوم استفاده شده است یا خیر؟سپس از ارزیابی مرحله اول برای شکلگیری یک بازگرداننده اضافی در مرحله دوم ارزیابی سوددهی سرمایههای خارجی استفاده میشود.
اما در تحقیقات Griliches و Mairesse در سال 1995 اشاره شد که باید دادهها را داخلی فرض کرد زیرا این دادهها براساس بهرهوری شرکت تعیین شده و تنها تولیدکنندگان آنها را مشاهده کردهاند و از نظر اقتصادسنجها نادیده گرفته شده است.
آخرین مبحث که از نظر اقتصادسنجی نسبت به سایر مباحث از اهمیت یکسانی برخوردار است و در تحقیق Moulton در سال 1990 به آن اشاره شده،مبحث بازگشت است که درصورت وقوع این پدیده در واحدهای خیلی کوچک که هنوز در متغیر بازار(و یا در متغیر صنعت)حضور دارند،در ارزیابی دچار خطا خواهیم شد.
نتیجهگیری بسیاری از کشورها،چه آنها که از نظر اقتصادی جزو کشورهای پیشرفته محسوب میشوند و چه آنهاییکه اقتصادشان از نوع اقتصاد انتقالی است،برای جذب سرمایههای خارجی با یکدیگر رقابت میکنند و برای نیل به این هدف پیشنهادات سخاوتمندانهای ارایه میدهند و برای کسب منافع بیشتر و نیل به بهرهوری بالاتر،با استفاده از اطلاعات اکتسابی از وابستههای خارجی خود عملکرد و خطمشی خود را تعیین میکنند.
در این تحقیق تلاش شده است تا به فهم بهتر مطالب کمک شود و ارتباط میان رشد بهرهوری شرکتهای داخلی و حضور وابستههای خارجی در منطقههای پایینی بررسی گردد."