خلاصة:
در نشست سال ۹۷ «دفتر انتشارات و فناوری آموزشی» در مجتمع فرهنگی رشد، دکتر عبدالعظیم کریمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه تعلیم و تربیت، استادیار دانشگاه و روانشناس در جمع مسئولان، سردبیران و کارشناسان دفتر حضور یافت و با موضوع «نگاهی متفاوت به یافتههای تیمز و پرلز با محوریت جدیت آموزشهای پنهان و غیر رسمی» با آنان سخن گفت. در ادامه نیز، فرصتی مهیا شد تا بحث در قالب سوال و جواب دنبال شود. گزارشی از این نشست علمی ـ کاربردی در شماره قبل تقدیم شد و اینک بخش پایانی پیش روی شماست.
ملخص الجهاز:
بحث این است که تفکر باید امری ارتجالی و خود انگیخته باشد.
وقتی معرفت را از دیگری کسب میکنی و دیگری برای تو اثبات میکند تا حفظ کنی، این دیگر معرفت و تفکر شما نیست.
جالب است، ما که معتقدیم دین امری فطری و درونی است، آن را آموزشی کردهایم و غرب به اصطلاح غیر دینی و ماتریالیست، نهتنها این کار را نمیکند که اتفاقاً برعکس میگوید: امور درونی را باید کشف کرد و نه آنکه کسب کرد!
اینها را از کجا گرفتهاید؟ آیا هیچگاه روی نوشته میتوان نوشته نوشت؟ آیا چیزی که در درون است، باز هم باید از بیرون وارد کرد؟ آیا وقتی یک چاه در درونش آب است، هیچ آدم عاقلی از آب بیرون آن را پر میکند؟ یا بر عکس آن را حفر میکند تا آب کشف شود؟ به قول مولوی:بر نوشته هیچ بنویسد کسییا نهاله کارد اندر مغرسی؟پس چرا دین را بیرونی میدانید و میخواهید به جای استخراج از فطرت، آن را به ذهن منتقل کنید تا درونی شود؟ این واژگان را از همین روانشناسی زرد گرفتهاید.
قدرتِ تربیت در ضعف آن است، قدرت آموزش در ضعف آن است:اندرین ره سوی پستی ارتقاستبس زیادتها درون نقصهاستژان پیاژه نیز نکته تناقض آلودی دارد که میگوید: هرگاه چیزی را به کودک آموزش میدهید مانع میشوید تا خود آن را شخصاً کشف کند.
بنابراین میگوید: یادگیری امری اکتشافی است، آنوقت ما دین فطری را اکتسابی کردهایم با این بلایی که سر آن آوردهایم.
برای همین است که کرلینجر میگوید: علم غیر قابل تعریف است، چون کاری است که دانشمند میکند.