خلاصة:
مقاله حاضر شامل سه بخش کلی است که در بخش اول به فرایند تغییر نقش استراتژیستهای سازمانی به سمت رفتارهای رهبری و نقش رهبران در جریان تحولات سازمانی توجه شده که برای درک بهتر موضوع به تفاوت موجود میان مدیریت و رهبری نیز پرداخته شده است.در بخش دوم مقاله به مبنای نظری رهبری استراتژیک و نقش این رهبران در درون سازمان توجه شده است.این سبک رهبری بر مبانی رهبری تحول آفرین بنا نهاده شده است که با تدوین چشمانداز سازمان نیز رابطه تنگاتنگی دارد.در بخش سوم مقاله با ترکیب مطالب مطرح شده،عملکرد رهبران استراتژیک به صورت فرایندی نمایش داده شده است.
ملخص الجهاز:
com چکیده مقاله حاضر شامل سه بخش کلی است که در بخش اول به فرایند تغییر نقش استراتژیستهای سازمانی به سمت رفتارهای رهبری و نقش رهبران در جریان تحولات سازمانی توجه شده که برای درک بهتر موضوع به تفاوت موجود میان مدیریت و رهبری نیز پرداخته شده است.
در بخش دوم مقاله به مبنای نظری رهبری استراتژیک و نقش این رهبران در درون سازمان توجه شده است.
نتایج پژوهشی که در مجله فورچون به چاپ رسیده حاکی از این است که در خلال سالهای 1989 تا 2000 ویژگیها و استعدادهایی که مدیران عامل باید داشته باشند به صورت قابل توجهی تغییر کردهاند،برای مثال،در نخستین دهه سال 2000 استراتژیستها،دارای بینش و بصیرت رهبری بیشتری خواهند بود،رابطه بهتری بین عملکرد و جبران خدمات برقرار خواهند کرد،ارتباطات بیشتری با کارکنان برقرار میکنند و به میزان وفاداری افراد ارج مینهند،به اصول اخلاقی شرکت تأکید بیشتری میکند،همه تصمیمات عمده را میگیرند و در تدوین استراتژیها نقش عمدهای برعهده خواهند داشت.
فرهنگ معمولا طریقه درست انجام (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 2-مدل ستارهای فرایند رهبری استراتژیک کارها را به کارکنان نشان میدهد،ولی اگر این طریقه انجام کار با چشماندازهای آتی سازمان مغایرت داشته باشند بهعنوان مانعی در سر راه ایجاد تغییر در خواهد آمد.
از آنجایی که رهبران استراتژیک در ایجاد و ابلاغ چشماندازی استراتژیک و قابل فهم برای سازمان نقشی اساسی بر عهده دارند،وظایف اصلی آنان به این شرح بیان شده است:1-ایجاد چشمانداز2- فرهنگسازی 3-برقراری روابط سازمانی مناسب 4-برقراری روابط فرا سازمانی و چند ملیتی مناسب 5-نماینده سازمان 6- مدیریت و رهبری تغییر.