خلاصة:
در مبحث مواجهه با تروریسم، واژه بنیادگرایی به وفور مورد استفاده قرار می گیرد، اما همچنان تعریف درستی برای آن ارائه نشده است. تمرکز دقیق بر بنیادگرایی ایدئولوژیکی احتمال دلالت ضمنی بر این امر، که عقاید بنیادی عامل و یا حداقل پیش درآمد لازم برای تروریسم می باشند، را در پی دارد، درحالیکه می دانیم این مساله صحت ندارد. مسیرها و ساز و کارهای گوناگونی از درگیری تروریستی برای افراد مختلف در زمان ها و شاید شرایط متفاوت به شیوه های متفاوتی عمل می کنند. این مقاله به بررسی مشکلات در تعریف بنیادگرایی و گرایش به سیاست بنیادی، می پردازد و نشان می دهد که بنیادگرایی، و بطور ویژه درگیری در اقدامات تروریستی، بهتر است بعنوان مجموعه ای از فرآیندهای گوناگون مورد توجه قرار بگیرند. در ادامه تعدادی نظریه به صورت بالقوه نویدبخش، از جمله نظریه جنبش اجتماعی، روانشناسی اجتماعی و نظریه تغییر، که می توانند به مطالعات بعدی آن فرآیندها کمک کنند، مرور می شوند. در آخر، این پژوهش تعدادی چارچوب محتمل را به منظور درک این امر که چگونه این فرآیند ها می توانند کنش مرتبط با تروریسم را تسهیل کنند، شرح می دهد.
In discourse about countering terrorism, the term "radicalization" is widely used, but remains poorly defined. To focus narrowly on ideological radicalization risks implying that radical beliefs are a proxy—or at least a necessary precursor—for terrorism, though we know this not to be true. Different pathways and mechanisms of terrorism involvement operate in different ways for different people at different points in time and perhaps in different contexts. This article explores the problems in defining radicalization and radicalism, and suggests that radicalization—and more specifically, involvement in terrorism—might best be viewed as a set of diverse processes. It goes on to review several potentially promising theories that might support further study of those processes, including social movement theory, social psychology, and conversion theory. Finally, it describes some possible frameworks for understanding how the processes might facilitate terrorism-related behavior.
ملخص الجهاز:
Jordan Boix Neuman Palgrave Macmillan Dictionary of Political Thought مسأله بنیادیتر و نهفته، که اغلب در مذاکرات درخصوص "مشخص کردن حد و مرز" بحثی در مورد آن صورت نمیگیرد، این است که "آیا میان اصول اولیه اسلام و تفاسیر و انحرافات تعالیم اسلامی توسط افراطگرایان خشونتآمیز ستیزهجو تمایز وجود دارد؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ این پرسش میزان این تمایز چقدر است؟" علیرغم اطمینانبخشی رئیسجمهورهای ایالات متحده و برخی دیگر، در مقابل، در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها افراد زیادی همچنان فکر میکنند که غرب با اسلام و نه تنها با افراطگرایان خشونتآمیز و ایدئولوژی آن در جنگ است.
بنیادگرایی بعنوان یک فرآیند ادبیات حرفهای درباره بنیادگرایی، هرچند بسیار محدود است، بطور مقدماتی، با این سوال سروکار دارد که چرا و به میزان کمتر چطور افراد عقاید و رفتارهایی را بر میگزینند که درگیری آنها را در فعالیتهای تروریستی و شورشی، به ویژه اعمال خشونت نسبت به شهروندان غیرنظامی، تأیید میکند؟ لذا، در اواخر دهه 1960 شرکتی تحقیقاتی-علمی تلاش کرده تا با بررسی فعالیت تروریستی در سطوح مختلف، از جمله فرد، گروه، شبکه، سازمان، جنبش تودهای، زمینه فرهنگی-اجتماعی و زمینههای بین ایالتی/ بینالمللی پاسخهایی برای این پرسش بیابد.
The Study of New Religious Movements and the Radicalization of Home-Grown Terrorists: Opening a Dialogue, Terrorism and Political Violenc.
From profiles to pathways and roots to routes: Perspectives from psychology on radicalization into terrorism, The ANNALS of the American Academy of Political and Social Science.