خلاصة:
در مبانی نظری مطرحشده که با افزایش سطح کیفی افشای اطلاعات عدم تقارن اطلاعات میان سرمایهگذاران و مدیران کاهشیافته و حجم معاملات افزایشیافته که این موضوع منجر به افزایش سطح ارزش شرکت خواهد شد. در این پژوهش با توجه مبانی نظری مطرحشده به دنبال این موضوع هستیم که آیا نقدشوندگی کانال و مسیری ایجاد می¬نماید که بهواسطه آن افشای اختیاری اطلاعات بر ارزش شرکت اثرگذار میباشد یا خیر. نمونه آماری پژوهش شامل 111 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1390 تا 1395میباشد. در این پژوهش برای اندازهگیری افشای اختیاری اطلاعات از مجموع سوالاتی با 60 ویژگی تشکیل شده است. آزمون فرضیهها با بهرهگیری از رگرسیونهای چند متغیره و تحلیل دادهای پانل صورت گرفته است. نتایج بیانگر رابطه معنادار میان افشای اختیاری اطلاعات با ارزش شرکت و نقدشوندگی میباشد و همچنین نتایج در فرضیه سوم بیانگر عدم نقش میانجیگری نقدشوندگی در رابطه میان متغیر پیشبین و ملاک میباشد.
ملخص الجهاز:
با توجه به مبانی نظری مطرح در واقع سؤال اصلی پژوهش این میباشد که آیا عدم نقدشوندگی شرکت نقش میانجی گیری در رابطه میان افشا و ارزش شرکت ایجاد مینماید یا خیر؟ که برای بررسی چنین نقشی از آزمون سوبل و تحلیل میانجیگری به شیوه بارن و کنی (1986) در نرمافزارstata استفاده شده است (مانند لانگ و همکاران 2012) که در تحقیقات داخلی چنین بررسی تاکنون انجام نگرفته است.
Lnmb= حاصل تقسیم ارزش سهام عادی در پایان دوره بر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بدست میآید متغیرهای کنترلی: با توجه به ادبیات پژوهشی از چنین معیار استفاده شده است: متغیر ساختگی loss)) در صورتی که شرکت مورد نظر زیان ده باشد عدد یک به آن شرکت تعلق میگیرد و در غیر اینصورت عدد صفر با آن شرکتها تعلق میگیرد.
05 برقرار است؛ به عبارت دیگر طبق مبانی نظری می توان بیان نمود که با افزایش سطح کیفی افشای اختیاری اطلاعات در شرکتهای نمونه پژوهش حاضر از عدم تقارن اطلاعات میان سهامداران و مدیران شرکت کاسته شده و این موضوع موجب استقبال سرمایهگذاران به سهم می شود و میزان عدم نقدشوندگی سهام (نقدشوندگی) شرکت ها کاسته (افزایش) میباید و فرضیه اول پژوهش در سطح معناداری 0.
طبق مبانی نظری می توان بیان نمود که با افزایش سطح کیفی افشای اختیاری اطلاعات در شرکتهای نمونه پژوهش حاضر از عدم تقارن اطلاعات میان سهامداران و مدیران شرکت کاسته شده و این موضوع موجب استقبال سرمایهگذاران به سهم می شود و میزان عدم نقدشوندگی سهام (نقدشوندگی) شرکت ها کاسته (افزایش) می باید و فرضیه اول پژوهش در سطح معناداری 0.