خلاصة:
شبهجزیرة بوشهر در دورههای مختلف تاریخی از طریق بندرهایی چون لیان، ریشهر و بوشهر ارتباطات دریایی را در میانة ساحل شمالی خلیجفارس تسهیل کرده است؛ اما به نظر میرسد در فاصلة سدههای ششم ﻫ.ق تا هشتم ﻫ.ق این نقش به بندری تازه به نام خورشیف واقع در دماغة شیف منتقل شده است. پژوهش حاضر به بررسی پیدایش، کارکردها و زوال این بندر پرداخته است. این بررسی نشان میدهد که بندر خورشیف در سدة ششم ﻫ.ق در نتیجة موقعیت مناسب جغرافیایی آن در پیوند با شیراز، کازرون و خلیجفارس ایجاد شد. سپس در سدة هفتم ﻫ.ق و اوایل سدة هشتم ﻫ.ق، این شهر در برقراری ارتباط میان فارس و جنوب عراق، دفاع از جزیرة کیش و گسترش طریقت مرشدی نقش مهمی ایفا کرد. سرانجام بهواسطة ناامنی در نواحی جنوبی کشور و جابهجایی مرکزیت قدرت دریایی خلیجفارس به هرموز نو (جرون)، خورشیف دچار زوال شد. یافتههای مزبور اهمیت جغرافیایی دماغة شیف را یادآوری کرده و بخشی از خلا دانش موجود پیرامون فعالیتهای دریایی در حولوحوش شبهجزیرة بوشهر در سدههای میانة ایران را برطرف میکند.
ملخص الجهاز:
بازشناسی بندر خورشیف و اهمیت آن در عصر اتابکان و ایلخانان علی رسولی استادیار گروه تاریخ دانشگاه خلیج فارس چکیده شبه جزیره بوشهر در دوره های مختلف تاریخی از طریق بندرهایی چون لیان ، ریشهر و بوشهر ارتباطات دریایی را در میانۀ ساحل شمالی خلیج فارس تسهیل کرده است ؛ اما به نظر میرسد در فاصلۀ سده های ششم ه.
1. Gremon Stephen Ray (رجوع شود به تصویر صفحه) بدین ترتیب دماغۀ شیف را در سده های نخستین اسلامی بهتر است به عنوان نقطۀ اتصال و ارتباط خاک اصلی به سکونت گاه های واقع در شبه جزیره بوشهر قلمداد کرد که کارکرد اصلی آن انتقال خوار و بار و شاید آب برای اجتماعات ساکن در شبه جزیره بوشهر بود.
ق دماغۀ شیف فراتر از کارکرد اولیۀ خود به عنوان راه ورودی شبه جزیره بوشهر، آغازگر دو نقش مهم در ارتباطات و تجارت دریایی شد: نخست به عنوان بندری بر سر راه کشتیهایی که میان تنگۀ هرموز و رأس خلیج فارس سفر میکردند؛ دوم به عنوان بندرگاه و باراندازی برای نواحی محور شیراز، کازرون ، توج و شیف در حالی این نقش تازه را به عهده میگرفت که در سمت جنوب جزیره کیش هم که از دهۀ سوم سده هفتم ه.
در این موضوع نیز مقایسه شیف با کیش میتواند روشنگر باشد: کیش دست کم چهار بار از دست فرمانروایان فارس خارج یا مورد حمله قرار گرفت ؛ بار نخست به دست بنیقیصر در اواسط سده پنجم ، بار دوم به دست سیف الدین ابانصر پادشاه هرموز در سال های ٦٢٤ ه.