خلاصة:
برنامه ریزی راهبردی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور عموما با استفاده از الگوهای برنامه ریزی راهبردی معرفیشده توسط خبرگان و دانشگاهها تهیه میشود. این برنامهها پس از تدوین در قالب اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه انتشار مییابد. این اسناد دارای ویژگیهایی هستند که مانند الگوهای برنامه ریزی مورداستفاده میتوانند مشابه یا متمایز باشند. وجود ویژگیهای مشابه در اسناد، امکان گروه بندی آنها را فراهم میکند. در این بررسی سعی میشود با استفاده از روشهای کمّی (آماری) اسناد مشابه را در گروههای همگن گروه بندی کنیم. به همین منظور ویژگیهای محتوایی و شکلی اسناد برنامه ریزی 8 دانشگاه مختلف شامل 3 دانشگاه دولتی تهران، تربیت مدرس و فردوسی، 3 دانشگاه و موسسه آموزش عالی غیردولتی علم و فرهنگ، سوره و اشرفی اصفهانی و 2 دانشگاه خارجی آکسفورد و کورنل موردبررسی قرارگرفته و وجود یا فقدان این ویژگیها در اسناد مذکور تعیینشده است. با استفاده از روش چند متغیره آماری خوشهبندی، این دانشگاهها در 4 خوشه ی متفاوت گروهبندیشدهاند.
بهمنظور تعیین الگوی مورداستفاده در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاههای منتخب، ویژگیهای 12 الگوی متفاوت برنامه ریزی راهبردی موردبررسی قرارگرفته و میزان تشابه هر یک از آنها با اسناد موردبررسی تعیینشده است. نتیجه ی این بررسی نشان میدهد، در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی که در 4 گروه، گروهبندیشدهاند، هر یک از اسناد احتمالا از یک الگوی مشخص و متمایز با سایر گروهها استفاده نموده اند.
نتیجه ی این بررسی کمّی میتواند بهعنوان مقدمه ی تحلیل کیفی اسناد موردبررسی استفاده شود. علاوه بر این، نتایج بررسی نشان میدهد که هیچیک از دانشگاههای ایرانی بررسیشده، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده اند. بهعبارتدیگر، الگوهای بهکاررفته در برنامه ریزی دانشگاههای موردبررسی، عموما اقتباسی بوده و رویکرد طراحی خاصی برای آن دانشگاه مورد توجه نبوده است. این امر میتواند موفقیت دانشگاهها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.
Strategic planning in Iranian universities and institutes of higher education is generally prepared using strategic planning models introduced by experts and other universities. These programs will be published in the form of university strategic planning documents.
These documents have such features that can be similar or different than the programming templates used. Existence of the similar properties in documents makes it possible to group them. In this study, we try to use quantitative (Statistical) methods for grouping similar documents into homogeneous groups. For this purpose, the content and formal characteristics of the planning documents of eight different universities, including three governmental University (Tehran, Tarbiat Modares and Ferdowsi), three nongovernmental universities and institutes of higher education (science and culture, Soreh and Ashrafi Esfahani), and two foreign universities (Oxford and The Cornell) has been investigated and the presence or absence of these features has been determined and then Using clustering as a multivariate statistical method, these universities were grouped into 4 different clusters.
In order to determine the model which is used in compiling strategic planning documents of the selected universities, the characteristics of 12 different strategic planning models have been studied, and the similarity of each of them with the investigated documents has been determined.
The results of this study showed that investigated strategic planning documents were grouped into four groups, and each of these documents probably used a distinctive pattern than the other groups.
The result of this quantitative survey can be used as an introduction to the qualitative analysis of the documents under review.
In addition, the survey results showed that none of the selected Iranian universities designed their own specific model for strategic planning.
In other words, the models used in the planning of the universities under study were generally adaptive and the specific approach for none of the universities was not considered. This matter can challenge the success of universities in the operationalizing of derived planning documents.
ملخص الجهاز:
com ویژگیهای محتوایی و شکلی اسناد برنامه ریزی ٨ دانشگاه مختلف شامل ٣ دانشگاه دولتی تهران ، تربیت مدرس و فردوسی، ٣ دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی غیردولتی علم و فرهنگ ، سوره و اشرفی اصفهانی و ٢ دانشگاه خارجی آکسفورد و کورنل موردبررسی قرارگرفته و وجود یا فقدان این ویژگیها در اسناد مذکور تعیین شده است .
آیا میتوان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی را برحسب میزان تطابق اسناد برنامه ریزی راهبردی آن ها به کمک روش های آماری در چند گروه طبقه بندی نمود؟ ٤.
آیا میتوان با استفاده از کمّیت های آماری مناسب و اندازه گیری میزان تطابق (شباهت ) بین اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه ها و الگوهای نظری موجود، اسناد تدوین شده ی برنامه ریزی راهبردی هر دانشگاه موردبررسی را به استفاده از الگو (های) برنامه ریزی راهبردی ویژه ای نسبت داد؟ به منظور پاسخ به این سؤالات ، کاربرد روش های کمّی و کیفی مقایسه ی الگوها ضروری است .
در پژوهش حاضر به بررسی کاربرد روش های کمّی آماری (توصیفی و تحلیلی) در مقایسه ی الگوها و اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه ها و دسته بندی (طبقه بندی) آن ها برحسب ویژگیهای تعیین کننده ی آن ها پرداخته میشود.
در پاسخ به سؤال سوم مبنی بر این که «آیا میتوان به کمک روش های آماری، دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی را برحسب میزان تطابق اسناد برنامه ریزی راهبردی آن ها در چند گروه طبقه بندی نمود؟»؛ نتایج گروه بندی اسناد برنامه ریزی دانشگاه های منتخب برحسب ویژگیهای محتوایی ، شکلی و ترکیب آن ها نتایج متفاوتی را به دست آمده داده است .