خلاصة:
زمینه و هدف: موضوع نوجوانان بزهکار، یکی از مسائل ناراحتکننده جوامع امروزی است و خانواده مهمترین رکن بروز این بزهکاری را بر عهده دارد. از همین رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین نگرش به بزهکاری در نوجوانان براساس سبکهای فرزند پروری انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل کلیه نوجوانان سنین 13 تا 18 سال شهر خرمآباد در سال 1396 است که تعداد 290 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامههای سبکهای فرزند پروری بامریند و نگرش به بزهکاری فضلی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام و تی گروههای مستقل استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد در بین دختران و پسران، سبکهای فرزند پروری مقتدرانه با نگرش مثبت به بزهکاری، رابطه منفی و با نگرش منفی به بزهکاری، رابطه مثبت دارد. از طرفی، بین سبکهای فرزند پروری مستبدانه و سهلگیرانه با نگرش مثبت به بزهکاری، رابطه مثبت و با نگرش منفی به بزهکاری، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد که در بین دختران و پسران، فقط سبک فرزندپروری مستبدانه قادر به پیشبینی نگرش مثبت به بزهکاری و در بین دختران، سبک فرزندپروری مقتدرانه قادر به پیشبینی نگرش منفی به بزهکاری بود. ولی در بین پسران، سبکهای فرزند پروری مقتدرانه و مستبدانه هرکدام قادر به پیشبینی نگرش منفی به بزهکاری بودند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد نگرش مثبت به بزهکاری در بین پسران بیشتر از دختران و نگرش منفی در بین دختران بیشتر از پسران بود و با توجه به اهمیت سبکهای فرزند پروری در پیشبینی نگرش به بزهکاری نوجوانان، ضروری به نظر میرسد مسئولان بهداشت روان نوجوانان و خانوادهها به این مسئله توجه ویژهای داشته باشند.
ملخص الجهاز:
فضایی ، فرشته مقدم و یعقـوبی (١٣٩٤) در مطالعه خود بـا عنـوان «بررسـی تـأثیر تربیـت خـانوادگی در وقـوع جـرم و بزهکاری و تعیین سبک تربیتی غالب در میان نوجوانان بزهکار»، نشان دادند که تربیـت خانوادگی و شیوه های تربیتی والدین تأثیر زیادی بر وقوع جرم و بزهکاری فرزندان داشته و در این بین ، سبک سهل انگارانه بیش ترین احتمال گرایش نوجوان به سمت بزهکاری و سبک مقتدرانه کمترین زمینه گرایش به جرم را در میان کودکان فراهم می آورد.
الهیاری و یاقوتی (١٣٩٦) نیز در پژوهش خود با عنوان «بررسی رابطه بـین شـیوه هـای تربیتـی والدین با بزهکاری در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت »، به این نتیجه رسـیدند کـه بـین شیوه های تربیتی والـدین و بزهکـاری نوجوانـان رابطـه معنـادار وجـود دارد.
هادی کافی (١٣٩٣) در مطالعه ای که به بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری ، وضعیت اجتماعی - اقتصادی و نظارت والدین با نگرش به بزهکاری در نوجوانان مقطـع متوسـطه شهرستان بابک پرداخته ، به این نتیجه دست یافته است که بین شیوه هـای فرزنـدپروری والدین و نظـارت والـدین بـه نگـرش بزهکـاری نوجوانـان رابطـه معنـاداری وجـود دارد.
همچنین ، عطادخت و همکاران (١٣٩٣) با بررسی نقش سبک های فرزندپروری مادران در پیش بینی نگـرش مثبـت و منفـی نوجوانـان پسـر بـه بزهکـاری ، نشـان داد کـه سـبک فرزندپروری والدین با نگرش مثبت و منفی نوجوانان به بزهکـاری رابطـه معنـادار وجـود دارد.