خلاصة:
جستار حاضر تحقیقی ست مبتنی بر روش کیفی - توصیفی که به تحلیل گفتمان روایی، پویایی و بعد تعاملی کلام در روایت «جوان مشتزن» از باب سوم گلستان سعدی میپردازد. مقاله در چارچوبی نشانه - معنایی و با بهرهجستن از الگوی شعیری (1381) و تلفیق آن با طرحوارهی روایتشناسی لباو (1967) تحلیل موضوع را فراروی خود مینهد و ضمن تشریح برشها و زنجیرههای پیکرهی روایی انتخابی، به تبیین ابعاد کلامی شکلدهندهی این روایت در چارچوب مورد نظر میپردازد. مقاله چنین نتیجه میگیرد که گفتمان روایی جاری در متن انتخابی از گلستان سعدی، گفتهایست مشابهسازیشده با واقعیت که در آن فرآیند پویای تولید معنا از یکسو، نتیجهی تعامل کنشگزاران و کنشپذیران درون روایت در توالی رخدادهاست و از دیگرسو نیز حاصل تعامل سعدی و خواننده یا شنوندهی روایتیعنی همان گفتهپرداز و گفتهخوان (راوی و مروی) میباشد که در تناوبی از اتصال و انفصال گفتمانی به وقوع میپیوندد و به این قرار است که سعدی با بهکاربست قالبهای تعاملی ویژهای، توانسته دست به تولید و آفرینشی پویا، جهتمند و هدفدار در حوزهی زبان بزند که با گذر از کارکردهای تعاملی در ایجاد معنای نخستین و دستیابی به کارکردهای معنایی برون زبانی، به شاکلهبندی نظامهای ویژهای از گفتمان روایی منتج میگردد.
ملخص الجهاز:
مقاله چنین نتیجه میگیرد که گفتمان روایی جاری در متن انتخابی از گلستان سعدی گفتهای مشابهسازیشده با واقعیت است که در آن فرایند پویای تولید معنا ازیکسو نتیجۀ تعامل کنشگزاران و کنشپذیران درون روایت در توالی رخدادهاست و ازسویدیگر نیز حاصل تعامل سعدی و خواننده یا شنوندۀ روایت، یعنی همان گفتهپرداز و گفتهخوان (راوی و مروی)، است که در تناوبی از اتصال و انفصال گفتمانی بهوقوع میپیوندد و به این قرار است که سعدی با بهکاربست قالبهای تعاملی ویژهای توانسته است به تولید و آفرینشی پویا، جهتمند، و هدفدار در حوزۀ زبان دست بزند که با گذر از کارکردهای تعاملی در ایجاد معنای نخستین و دستیابی به کارکردهای معنایی برونزبانی به شاکلهبندی نظامهای ویژهای از گفتمان روایی منتج میشود.
علاوهبراين، «گلستان را بايد محصولي با چهارچوبهاي ويژه دانست که نظامهاي گفتماني در آن فرایند توليد متن و بروز معنا را پيش ميبرند» (فلاحی و دیگران 1389: 111)، اما در اين ميان و با همۀ تفاصيل از گلستان سعدي آنچه به آن پرداخته نشده و خلئي مطالعاتي را ايجاد كرده است، مسئلۀ پرداختن به گفتمان روايي رایج در گلستان سعدي باتوجهبه شاخصههاي آن، شيوههاي بهكارگيری نشانههاي زباني درجهت توليد معنا، و تبیین ابعاد تعاملی جاري در بافتار کلامی گلستان با سودجستن از نگرشهای نوین نشانه ـ معناشناختی است.
2. 3 آشناسازی: بعد شاخصنمایی کلام آشناسازي مخاطب با عوامل ماجرا و بُعد زماني و مكاني ماجرا، در حکايت «جوان مشتزن»، بهتدريج و همراه با پيشرفت روند رخدادها انجام ميشود؛ چنانکه در نخستين زنجيرۀ حكايت که دربردارندۀ گفتوگوي جوان مشتزن با پدرش است، هيچ نشانۀ کلامي و واژگاني از مکان وقوع گفتوگو يا زمان ويژهاي دریافت نميشود که به شکلگيري فضاي معنايي خاصي منجر شود.