خلاصة:
بررسی اختلافات قرائات، نقد و یا ترجیح یک قرائت بر قرائات دیگر، یکی از موضوعاتی است؛ که جایگاه ویژه نزد مفسرین و فقیهان جهان اسلام دارد، و با وجود این اختلاف، یکی از راهکارهایی که میتواند به رفع آن بپردازد؛ تمسک به دانش زبان عربی از حیث صرف، نحو و لغت میباشد. مرور بر روی مقالاتی که در این حوزه کار شده و برآیند بررسیها، حاکی از آن است، که ادعای تواتر قرائات قابل قبول نیست، هرچند که دانشمندان علم قرائت موافقت با خط مصحف، صحت سند و شهرت قرائت و پذیرفتگی در زبان عربی را مشروط صحت قرائت میدانند؛ ولیکن منطقیترین و علمیترین راه رفع اختلاف بهرهگیری از ادبیات عرب و الهام از ملاکهای ترجیحی از جمله ترجیح واژگان، ترجیح نحوی، ترجیح مبتنی بر پیوستگی، جهت دسترسی به قرائت صحیح و ارجح میباشد؛که اهمیت تحقیق فراگیر در این علم را نمایان میسازد.
ملخص الجهاز:
از این جهت فقهای جهان اسلام، در خصوص قرائت صحیح آن، موضوع را مورد کنکاش قراردادهاند، (حلی، رجال العامه حلی، 1413: 1/ 115؛ همو، تحریر الاحکام، 1420: 1/ 245؛ کاشف الغطاء، کشف الغطاء، بیتا: 1/ 239؛ سبزواری، المعاد، بیتا: 1/ 273؛ حسینی عاملی، مفتاح الکرامة، بیتا: 2/ 39؛ طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، 1409: 1/ 655) و از سوی دیگر مفسرین قرآن نیز درباره آن بحث و استدلال نمودهاند (زرکشی، البرهان، 1410: 1/ 466؛ زرقانی، مناهل العرفان، 1416: 1/ 436؛ طوسی، البیان، بیتا: 1/ 7؛ طبرسی، مجمع البیان، 1365: 1/ 10؛ شنقیطی، الضواء البیان، بیتا: 1/ 5؛ آلوسی، روح المعانی، 1405: 1/ 83).
روایات نزول قرآن بر «احرف سبعه» احادیث زیادی از طرف امامیه و اهل سنت آمده که کلام وحی به هفت حرف نازل شده، که در واقع همه آنها از حیث سند مخدوش میباشند و روایت صحیح که دال بر این باشد که قرآن بیش از یک اعراب و قرائت برخوردار باشد، یافت نشده است (مجلسی، بحارالانوار، 1404: 4/ 901؛ صدوق، الاعتقادات، 1414: 2/ 358).
چنانچه هدف از متواتر بودن این خواندنها به نقل قراء هفت گانه باشد، با حقیقت دور است، چرا که هرکدام از این قرائات از سوی دو نفر راوی آن و با ارتباط و بدون ارتباط نقل کردهاند و در ثانی چنین گفتاری از ارزش لازم برخوردار نیست، زیرا از ابتدا باید معصوم باشد تا منقول، از اعتبار و حجیت لازم همراه باشد و اگر منظور از تواتر نقل از حضرت محمد( به قراء سبعه است این نیز به اثبات نرسیده، چون اکثریت قاریان از سند صحیح قرائت برخوردار نبوده تا اینکه گفته آنان همراه تواتر باشد (معرفت، التمهید، 1411: 149).