خلاصة:
هدف از تحقیق کاربردی حاضر که ماهیت توصیفی دارد، مطالعه مقاومت افراد در حین روانکاوی و تاثیر آن در روابط حرفهای است. فنون اصلی روانکاوی عبارتاند از: تداعی آزاد، تفسیر و تعبیر، انتقال، مقاومت و بینش، که در اینجا به تعریف و طریقه مقابله با مقاومت پرداخته شده است. مقاومت بهطور خلاصه کنش دفاعی است که مراجع در برابر فعالیتهای درمانی از خود نشان میدهد و با رفتارش نوعی مزاحمت در فرایند درمان ایجاد میکند. مقاومت در فرایند درمان اشکال متفاوتی به خود میگیرد که کمصحبتی، سکوتهای طولانی، حذف یا سانسور برخی از اطلاعات، صحبتهای تکراری حول یک موضوع و تاخیر در زمان حضور از جمله آنهاست. روانکاو با شنیدن گفتهها یا مشاهده رفتارهای مراجع نمونههایی از مقاومت، یعنی تمایل به بازداری از ابراز آزادانه مطلب ناهشیار را در او کاوش و بررسی میکند؛ مثلا اگر مراجع در برابر گفتوگو درباره یک موضوع مقاومت میکند، روانکاو میکوشد با دنبال کردن موضوع، دلیل مقاومت او را دریابد و سپس با روشهای گوناگون با غلبه بر مقاومت و آگاهسازی مراجع نسبت به آن، فرایند درمان را پیش ببرد.
ملخص الجهاز:
مقاومت بهطور خلاصه کنش دفاعی است که مراجع در برابر فعالیتهای درمانی از خود نشان میدهد و با رفتارش نوعی مزاحمت در فرایند درمان ایجاد میکند.
روانکاو با شنیدن گفتهها یا مشاهده رفتارهای مراجع نمونههایی از مقاومت، یعنی تمایل به بازداری از ابراز آزادانه مطلب ناهشیار را در او کاوش و بررسی میکند؛ مثلاً اگر مراجع در برابر گفتوگو درباره یک موضوع مقاومت میکند، روانکاو میکوشد با دنبال کردن موضوع، دلیل مقاومت او را دریابد و سپس با روشهای گوناگون با غلبه بر مقاومت و آگاهسازی مراجع نسبت به آن، فرایند درمان را پیش ببرد.
مقاومتگاهی اتفاق میافتد که فرد از یادآوری خاطرات و تکانهها از سطح ناهشیار به هشیار جلوگیری میکند؛ به این علت که آنها را تهدیدی برای خود میداند و این به شکلهای مختلف نشان داده میشود که کمصحبتی، سکوتهای طولانی، حذف یا سانسور برخی از اطلاعات، صحبتهای تکراری حول یک موضوع، و تأخیر در زمان حضور از جمله آنهاست.
این پدیده شاید در نگاه اول نوعی تضاد را به ذهن متبادر سازد؛ زیرا با توجه به اینکه مراجع با خواست درمان شدن وارد روند روانکاوی شده است، حالا چرا باید در جهت پیشرفت آن مانع ایجاد کند؟ برای پاسخ دادن به این سؤال دو موضوع را میتوان مطرح کرد: اولاً هر فکر، باور، عقیده، نگرش یا رفتاری که فرد در حال حاضر از خود بروز میدهد، در ساختار روان وی نقشی دارد و «ایگو» یا «من» یا «خود» تلاش میکند نظم شکلگرفته را حفظ نماید و مانعِ از هم پاشیدن روان فرد شود.