خلاصة:
نزدیک به دو دهه از سقوط رژیم طالبان و حضور نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده در افغانستان می گذرد. از سال 2001 میلادی به بعد، نیروهای ائتلاف بین المللی روند شکل گیری تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی افغانستان را در دست گرفتند. شکست طالبان، اولین پروژه و سپس تشکیل دولت جدید و بازسازی و اصلاحات ساختاری در زمینه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی محورهای اصلی سیاست های نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده و برخی مجامع بین المللی در این کشور بود. اکثر این محورها پس از شکست طالبان در افغانستان اجراء شده است. با این حال هم اینک در سال 2019 میلادی و پس از حدود 18 سال از سقوط طالبان و صرف هزینه های زیاد توسط دولت ها و مجامع بین المللی و همچنین نیروهای ائتلاف بین المللی، افغانستان کماکان در شرایط بی ثبات به سر می برد. بنابراین سئوال مقاله این است که از زمان سقوط طالبان چه اقداماتی توسط ائتلاف بین المللی و دیگر مجامع بین المللی در افغانستان صورت گرفته و این اقدامات با چه فرصت ها و چالش هایی مواجه است؟ مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی براین باور است که اقدامات صورت گرفته در جهت بازسازی دوباره افغانستان ناکافی بوده و به واسطه منافع متعارض بازیگران داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای موانع متعددی در جهت حل و فصل بحرانهای مختلف افغانستان وجود دارد که چشم انداز آن دارای ابهامات زیادی است.
Nearly two decades have passed since the fall of the Taliban regime and the presence of US-led coalition forces in Afghanistan. Since 2001, the international coalition forces have embraced Afghanistan's political, economic, social and security developments. The Taliban's defeat, the first project, and then the formation of a new government and the reconstruction and structural reforms in the political, security, economic and social fields were the main pillars of the policy of the international coalition led by the United States and some international forums in this country.Most of these axes have been implemented since the fall of the Taliban in Afghanistan. However, Afghanistan is still in a volatile situation in 2019 and after about 18 years since the fall of the Taliban and spending a lot by governments and international as well as international coalition forces. So the question of the article is that what has happened since the fall of the Taliban by the international coalition and other international fora in Afghanistan, and with what opportunities and challenges are faced?The paper, in a descriptive analytical manner, believes that the measures taken to rebuild Afghanistan are inadequate and that, due to the conflicting interests of domestic, regional, and transnational actors, there are numerous barriers to resolving various crises in Afghanistan, whose ambiguities are ambiguous.
ملخص الجهاز:
با عنايت به چنين واقعيتي بود که نيروهاي ائتلاف بـه طور اجتناب ناپذيري ايجاد يک ساختار حقوقي و اجتماعي، تشکيل يک دولـت قـوي و باثبـات و بازسازي مجدد نهادهاي دولتي (دولت سازي) و کمک به مردم ايـن کشـور (ملـت سـازي) را در صدر سياست هاي خود قرار دادند.
پرسش مهـم ايـن است که نيروهاي ائتلاف از سال ٢٠٠١ تاکنون چه نقشي در بازسازي افغانستان داشته و در حال حاضر افغانستان با چه فرصت ها و چالش هايي روبرواست ؟ چارچوب نظري : سياست خارجي ايالات متحده ، دوره اي جديد توام با درگيري در مناطق مورد منازعـه جهـان را تجربه مينمايد.
براساس شاخص هاي توسعه انساني برنامه عمران سازمان ملل متحد که در مورد افغانستان منتشر شده است اين کشور از سال ١٩٧٨ تا ٢٠٠١ رتبه ١٧٠ از ◊ 183 کل ١٧٤ کشور جهان در سال ١٩٩٥ را به خـود اختصـاص داده اسـت .
ورود جامعه بين المللي به افغانستان : به طور مشخص ، آغاز رسمي فعاليت هاي نيروهاي ائتلاف و همـين طـور سـاير کشـورهاي منطقه اي براي بازسازي افغانستان بعد از طالبان را به تشکيل کنفرانس موسوم به بن ١١ که در ٥ دسامبر ٢٠٠١ در آلمان برگزار گرديد، مرتبط ميدانند، با اين حال بايد در نظر داشت که قبـل از آن ، تلاش هاي چند جانبه اي نيز توسط دولت هاي منطقه اي و فرامنطقه اي صـورت گرفـت .
ائتلاف بين المللي و بازسازي نيروهاي مسلح : اقدام اساسي براي تامين امنيت افغانستان ، شکل گيـري نيـروي کمکـي امنيـت بـين المللـي (ايساف )١ است که بر اساس موافقتنامه بن ايجاد شده بود.