خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در رابطه اهمالکاری تحصیلی و عواطف مثبت و منفی در دانشآموزان دبیرستانی انجام شد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه دانشآموزان دختر دوره متوسطه مناطق 2، 4 و 8 شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 400 دانشآموز بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای اهمالکاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پینتریچ و دیگروت، 1990) و عواطف مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) بهترتیب با پایایی 802/0، 821/0، 742/0 و 709/0 بودند. دادهها با روش معادلات ساختاری از نوع تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که عواطف مثبت بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی تاثیر مستقیم مثبت و بر اهمالکاری تحصیلی تاثیر مستقیم منفی، عواطف منفی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی تاثیر مستقیم منفی و بر اهمالکاری تحصیلی تاثیر مستقیم مثبت و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر اهمالکاری تحصیلی تاثیر مستقیم منفی داشت. عواطف مثبت با میانجیگری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر اهمالکاری تحصیلی تاثیر غیرمستقیم منفی و عواطف منفی با میانجیگری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر اهمالکاری تحصیلی تاثیر غیرمستقیم مثبت داشت (01/0>P). برای کاهش اهمالکاری تحصیلی میتوان عواطف منفی را کاهش و عواطف مثبت و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی را بهبود بخشید.
ملخص الجهاز:
ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم ، ١٩٨٤)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پینتریچ و دی گروت ، ١٩٩٠) و عواطف مثبت و منفی (واتسون و همکاران ، ١٩٨٨) به ترتیب با پایایی ٠/٨٠٢، ٠/٨٢١، ٠/٧٤٢ و ٠/٧٠٩ بودند.
DeSmul, Heirweg, VanKeer, Devos & Vandevelde 2 .
Kim, Wang, Ahn & Bong 3 .
Grunschel, Schwinger, Steinmayr & Fries 5 .
Preece, Becerra, Robinson, Dandy & Allan 4 .
Weiss, Forkus, Contractor & Schick 5 .
Eherenfreund-Hager, Taubman – Ben-Ari, Toledo & Farah 6 .
Reimert, Bolhuis, Kemp & Rodenburg 2 .
Eckert, Ebert, Lehr, Sieland & Berking 5 .
Hong, Hwang, Kuo & Hsu 6 .
Waschle, Allgaier, Lachner, Fink & Nuckles 7 .
فرضیات تحقیق پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در رابطه اهمال کاری تحصیلی و عواطف مثبت و منفی در دانش آموزان دبیرستانی انجام شد.
Watson, Clarke & Tellegen یافته ها آزمودنی ها ٤٠٠ دانش آموز دختر دوره متوسطه بودند که شاخص های توصیفی میانگین ، انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی متغیرهای عواطف مثبت ، عواطف منفی ، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و اهمال کاری تحصیلی آنها در جدول ١ ارائه شده است .
بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در رابطه اهمال کاری تحصیلی و عواطف مثبت و منفی در دانش آموزان دبیرستانی انجام شد.
در پژوهشی دیگر گزیدری و همکاران (١٣٩٤) گزارش کردند که راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی و معنادار داشتند.