خلاصة:
شهر دانایی محور از مفاهیم خلق شدهی هزارهی جدید است. هرچند نشانههایی از مفهوم شهر دانایی را میتوان تا یک دههی پیش نیز جستجو کرد، امّا این از پگاه سدهی بیست و یکم است که شهرهایی از گوشه و کنار جهان، به سوی مفهوم توسعهی دانایی محور میل نمودند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی نقشآفرینی شهرهای جدید دانائی محور در ارتقاء رقابتپذیری ملی پرداخته ونمونه موردی نیز شهر جدید اندیشه انتخاب شده است. یافتهها حول سه محور اصلی دانائی محور، رقابتپذیری و پیشرفته میباشد و جهت تجزیه و تحلیل آنها از روش چندمعیاره (تاپسیس) استفاده شده است. با توجه به یافتههای حاصل از مدل تاپسیس، در توسعه یافته زیرمعیار کیفیت زندگی، در مولفه رقابتپذیری زیرمعیار عوامل تولید و در مولفه دانایی محور زیرمعیار توجه به پتانسیل شهروندان توانستهاند به ترتیب در جایگاههای نخست قرار بگیرند. لذا با ترکیب و ادغام زیرمعیارها نتایج حاکی از ان است که توجه به پتانسیل شهروندان، کیفیت بالای زندگی و دسترسی به فناوری اطلاعات به ترتیب با کسب امتیازهای (1)، (0. 377) و (0. 324) جایگاههای اول تا سوم را به خود اختصاص دهند و سایر زیرمعیارها مانند فعالیتهای پژوهشی، شرایط تقاضا و شبکههای تجاری در رتبههای آخر قرار دارند و اثرگذاری آنها نسبت به مولفههای دیگر کمتر میباشد.
Knowledge-based city is a new concept in the new millennium. Although some signs of the concept of knowledge city can be traced to a decade ago, but it was since the begining of the twenty-first century that some cities around the world tended towards the concept of knowledg-based development. The present study reviews the role of new knowledge-based cities in enhancing national competitiveness in a new city named Andishe by using a descriptive- analytic approach. The results revolve around three main areas, i.e. knowledge-based, competitiveness, and modern developed. The multi-criteria decision analysis methodology (TOPSIS) was used to analyse the results. According to the findings resulted from TOPSIS, the sub-criterion “quality of life” for the advanced component, the sub-criterion “product factors” for the competitiveness component, and the sub-criterion “caring about the potential ability of citizens” for the knowledge-based, respectively, were the first three priorities. Thus, after integrating the sub-criteria, results show that “caring about the potential ability of citizens”, “high quality for life” and “access to information technology” are the first three priorities with 1, 0.377, and 0.324 respectively as their scores, and other sub-criteria, such as research activities, demand condititions, and trade networks are the last priorities, and their impact is less than other components.
ملخص الجهاز:
از این منظر، این شاخ صها در دو بخش به شرح ذیل بیان می گردد: الف /شهري به مثابه شهر توسع هیافته با مشخصات زیر: کیفیت بالاي زندگی؛ فراهم آوردن دست رسی مؤثر، قاب لاعتماد و رقاب تپذیر به زیرساخت هاي حم لونقل فردي ،کالایی و اطلاعاتی یک طراحی شهري و معمارانه اي که فناوري هاي نوین را پیوند م یدهد؛ راهبردي بنیادین درزمین هي آموزش که تمام تسهیلات و خدمات را مد نظر قرار م یدهد؛ اقتصاد با تود هي بحرانی(Critical mass) که تخصص گرایی رقابتی را در عرص هي جهانی موردحمایت قرار م یدهد؛ شبکه هاي پرنفوذ تجاري که جذب سرمایه م ینمایند؛ دست رسی به بازار و هوشیاري و به زبان دیگر ظرفیت بالا جهت ارتباطات تجاري نیرومند و پایدار با دیگر بازارها؛ فرهنگ کسب وکاري که مشارکتی و رقابت پذیر است؛ خدمات عمومی خلاقانه و پاسخگو؛ یک جامع هي هم هگیر و وجود یک فرهنگ باز، تحم لپذیر و وابسته به شایسته سالاري.
(Musterd and Murie, 2010) بررسی پژوهش ها و ادبیات موجود نشان م یدهد که به طور کلی 6 عامل اصلی بر میزان رقابت پذیري شهرها تأثیرگذار است که سه عامل اول نقش پررنگ تري در این زمینه ایفا می کنند: نوآوري در بنگاه ها و سازما نها، نیروي کار ماهر و متخصص، میزان ارتباطات داخلی و خارجی (ارتباطات و زیرساخ تهاي فیزیکی و الکترونیکی)، تنوع فعالیت هاي اقتصادي، کیفیت و استاندارد زندگی (اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی)، ظرفیت و توانایی لازم براي اجراي راهبردهاي بلندمدت توسعه (ODPM, 2004).