خلاصة:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثر آموزش تلفیقی مثبتنگری و تابآوری، بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان بود.
روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون، با گروه کنترل بود. جامعهی آماری تحقیق، شامل همهی دانشآموزان دبیرستانی پسر پایهی دهم مشغول به تحصیل در منطقهی 16 آموزش و پرورش شهر تهران بود. از میان مدارس آن منطقه، یک دبیرستان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و از بین کلیهی دانشآموزان پایهی دهم آن دبیرستان، 30 نفر بر اساس بالاترین نمرات کسب شده در پرسشنامهی نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005 )، BICI انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به گویههای مقیاس خودکارآمدی در موقعیتهای اجتماعی اسمیت و بتز (2000) پاسخ دادند. گروه آزمایشی در 8 جلسهی حدودا 75 دقیقهای آموزش تلفیقی مثبتنگری و تابآوری به صورت هفتگی شرکت کرد اما گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان دوره، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شده و دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی مثبتنگری و تابآوری در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و افزایش خودکارآمدی اجتماعی نوجوان تاثیر معناداری داشته است.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که آموزش تلفیقی مثبتنگری و تابآوری میتواند مداخلهای موثر برای بهبود نگرش به تصویر بدنی و ارتقای خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان باشد.
Aim: The aim of this study was to identify the effect of integrating positive thinking and resiliency training on body image concerns and social self-efficacy in adolescent boys. Methods: This research was an experimental study with a quasi-experimental design that included a pretest/posttest with a control group. The population included all 10th grade male students in Tehran’s 16th district. One of the high schools in that area was selected through convenient sampling method. From the entire 10th grade students in that high school, 30 were selected based on the highest scores obtained in the Littleton and colleagues (2005) BICI questionnaire and were randomly placed in two experimental and control groups. Then, both groups responded to the Smith and Betz (2000) social self-efficacy scale. Eight approximately 75-minute training sessions of integrating positive thinking and resiliency were conducted for the experimental group, while the control group did not receive any training during this period. At the end of the course of experiment, post-test was performed and the data was analyzed through descriptive statistics and covariance analysis. Findings: The findings showed that training had a significant effect on reducing body image concern and increasing social self-efficacy of adolescents. Conclusions: It can be concluded that integrated training of positive thinking and resiliency can be a suitable method for reducing body image concern and increasing social self -efficacy in adolescents.
ملخص الجهاز:
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی مثبتنگری و تابآوری در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و افزایش خودکارآمدی اجتماعی نوجوان تأثیر معناداری داشته است.
با نگاهی به پژوهشهای پیشین، این تحقیق به دنبال آن است که اثر بخشی آموزش تلفیقی مثبتنگری و تابآوری را بر نگرانی از تصویر بدنی و خود کارآمدی اجتماعی نوجوانان مورد آزمون قرار دهد.
میتوان وجود خودانتقادی در نوجوانان را بهوسیلهی رشد خودپنداره در آنان توجیه کرد (مهراندیش، سلیمی بجستانی و نعیمی، 1398) در این خصوص، بروزکووسکی (2005) اظهار داشته است که تغییرات جسمی، شناختی و اجتماعی ایجاد شده در این دوران، نگرانی دربارهی جذابیت جسمانی و عدم اطمینان راجع به ارتباطات اجتماعی سبب میشوند که نوجوان به شدت نگران چگونگی ارزیابی دیگران از ساختار جسمانی خود باشد.
اکنون در زمینهی چارچوبهای نظری و بستر پیشینهی موجود، پژوهشگر در پی آن است که در یابد، آیا آموزش بستهی تلفیقی مثبتنگری و تابآوری به صورت گروهی، در اصلاح تصویر بدنی و افزایش خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان پسر مؤثر خواهد بود؟ روش پژوهش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل میباشد.
بحث و نتیجهگیری این پژوهش با هدف بررسی آموزش تلفیقی مثبتنگری و تابآوری بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان پسر در شهر تهران انجام شد.
در مجموع از یافتههای این پژوهش میتوان این چنین نتیجهگیری کرد که آموزش تلفیقی مثبتنگری و تابآوری میتواند به عنوان روشی نسبتاً بدیع، در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و همچنین ارتقای خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.