او رفت، دلهای ما شکست و جانهایمان آتش گرفت مقالة

او رفت، دلهای ما شكست عبدالمحمد روحبخشان و جانهایمان آتش گرفت نمی دانم چگونه شروع كنم و چه بنویسم! و عزای چگونگی انجام فرمایش جناب دهباشی كه بزرگمردانه كمر به انجام كاری سترك بسته است، و بزرگمردانه این حقیر را هم به حساب آورده و داخل آدم شمرده تا در تهیه ی یادنامه ی سوكوارانه ی آن بزرگ همراهی كنم و قلمی بزنم. و چون می دانست كه در ارتباط با آن جناب برای پول كار نمی كنم و از او پول نمی پذیرم، اولاً از انتشارات «بنیاد موقوفات» بهره مندم می كرد، و حتی یك بار كه برای تبریك تغییر خانه سرافرازمان فرمود یك بغل كتاب با خودش آورد، بعد هم كه برای دیدارش رفته بودم یادداشتی برای آقای اصفهانیانِ نازنین فرستاد تا نام منِ بنده را هم در فهرست دریافت كنندگان انتشاراتِ «بنیاد» یادداشت كند، و تلفنی این سفارش را تأكید و تأیید كرد.