خلاصة:
فکر، نیرویی است پویا برای به دست آوردن حقایق، و تفکر کوشش این نیرو به اقتضای عقل و خرد است. در عرفان عملی که برنامهای منسجم برای طی مراحل کمال انسانی است، تفکر مقامی بلند و تاثیرگذار برای سالکان طریق است؛ چراکه انسان با ابزار تفکر میتواند گامهای بلندی را به سوی تکامل و تعالی فردی و اجتماعی بردارد. با توجه با این جایگاه، پژوهش پیشرو، که از نوع بنیادی است، با شیوة تتبعی- استنباطی و با هدف شناخت جایگاه عنصر تفکر و تحلیل کارکردهای فردی و اجتماعی آن در نظام عرفان عملی از منظر نهجالبلاغه صورت گرفته است. نتیجه آنکه تفکر با دارا بودن زمینههای متفاوتی نظیر عظمت پروردگار، لطایف آفرینش و در احوال پیشینیان، عنصری ابتدایی و مبنایی برای ورود سالک به طریق الی الله است و با دارا بودن طیف گستردهای از کارکردهای فردی نظیر بیداری، و قرار گرفتن در طریق الی الله، و کارکردهای اجتماعی همچون روشنسازی راه برای دیگران، امر به معروف و نهی از منکر، نقش ویژهای را در این نظام داراست.
Thought is a dynamic force for obtaining facts, and thinking is the endeavor of this force based on reason and wisdom. In practical mysticism, which is a coherent plan for the human perfection, thinking has a high impact on the seekers, because thinking can lead man to perfection and happiness. Using an inferential method, this paper seeks to examine the status and the individual and social functions of thinking in practical mysticism from the perspective of Nahj al-Balagha. The findings show that, thinking is the best way for the seeker to reach God, since it has features such as awaking, guiding towards God, helping others and enjoining good and forbidding evil.
ملخص الجهاز:
نتیجه آنکه تفکر با دارا بودن زمینههای متفاوتی نظیر عظمت پروردگار، لطايف آفرینش و در احوال پیشینیان، عنصری ابتدایی و مبنایی برای ورود سالک به طریق الی الله است و با دارا بودن طیف گستردهای از کارکردهای فردی نظیر بیداری، و قرار گرفتن در طریق الی الله، و کارکردهای اجتماعی همچون روشنسازی راه برای دیگران، امر به معروف و نهی از منکر، نقش ویژهای را در این نظام داراست.
حضرت علی( در بیان احوال بندگان خاص پروردگار نیز، بار دیگر بر این نکته توجه میدهند که نخستین گام برای صالحان و سالکان طریق، بیداری فکر است و به واسطة این بیداری فکر است که خداوند متعال از طريق نجواى فکرى و الهامات قلبى، نور هدايت را در دل آنها مىافکند: «عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكَرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِمْ فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ يَقَظَةٍ فِي الْأَسْمَاعِ وَ الْأَبْصَارِ وَ الْأَفْئِدَه» (نهجالبلاغه، خ 222)؛ «بندگانی داشته است که در اندیشهشان با آنان مناجات کرده و در عقلشان با ایشان سخن گفته است؛ در نتیجه با نور بیداری، در گوشها، چشمها و قلبهایشان چراغ برافروخته است.
به بیان دیگر، لازمة قرار گرفتن در طریق الی الله و پیمودن این راه پرفراز و نشیب بهکارگیری نیروی فکر است؛ یعنی نقطة آغاز تفکر است؛ و علت اينكه مردم از گمراهى و نادانى به سوي حقيقت برنگشتند و از كيفر آخرت نترسيدند، اين است كه در عظمت آفرينش و آفريدههاى حيرتانگيز و نعمتهاى فراوان حقتعالى نينديشيدند.
در این راستا، آن حضرت به کارکردهای اجتماعی تفکر نیز برای سالکان طریق توجه كرده است که عبارتاند از: روشنسازی راه (چراغ هدایت) و امر به معروف و نهی از منکر.