خلاصة:
به طور معمول مکانها و مفاهیم ژئوپلیتیک کلاسیک در راستای ویژگیهای جغرافیایی با ثبات جهان شکل گرفته است. این نگرش نه تنها در متون رسمی و تحلیلهای دانشگاهی و استدلالهای ژئوپلیتیک، بلکه برای سیاست گذاران و سیاست مداران برای نشان دادن هویت سیاسی و سیاست ملی نیز مشاهده شده است. تاریخ ژئوپلیتیک حاکی از جایگزینیهای مداوم در برهههایی بوده که این جایگزینی ژئوپلیتیک در مواردی باعث وحدت در دنیا میشود و ثبات در مسائل ژئوپلیتیک نیز میتواند یک اشتباه مکرر محسوب گردد. از این رو واقعیتهای جغرافیایی و تحولات به وقوع پیوسته در فضای کره زمین نیازمند یک جایگزینی ژئوپلیتیک جدید با محوریت انسان است تا پاسخ گوی انتقادهای صورت گرفته در مورد جنگ و ترور، جهانی شدن، محیط زیست و... باشد، این ژئوپلیتیک جدید «انسان محور» است. در این مقاله سعی شده است تا ضمن انطباق بین مسائل ژئوپلیتیک انسان محور و واقعیتهای جغرافیایی، بر پیامدهای ناشی از عدم پذیرش حاکمیت و محدودیتهای جغرافیایی در سیاستهای کشورها پرداخته شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که جغرافیا یکی از با ثباتترین عوامل قدرت یک ملت است و تکذیب حقایق جغرافیا و عدم پذیرش این نقش صدمات جبران ناپذیری را بر حاکمیت کشورها و کره خاکی فراهم ساخته و باعث تشدید انتقادهای کنونی میشود.
ملخص الجهاز:
همچنين ٩١/٤ % پاسخگويان معتقد بودند که بهتر است گستره موزه ميراث روسـتايي بـه صـورت محلـي باشـد نـه استاني ، اين افراد دلايل زير را بيان نموده اند: • آسان تر بودن جمع آوري مدارک ؛ • قابليت جذب گردشگر به محل ؛ • توجه به فرهنگ بومي خاص هر منطقه و در نتيجه احياء هويت و غرور فرهنگي مردم روستايي .
در اين تحقيق اثرات موزه ميراث روستايي داراي اثرات مثبـت اقتصادي و اجتماعي شامل آشنايي با آداب و رسوم مردم ، تغيير نگـاه مـردم نـسبت بـه زنـدگي روسـتايي ، افـزايش کنجکاوي نسبت به زندگي روستايي ، افزايش دانش مردم محلي ، افـزايش علاقـه منـدي مـردم نـسبت بـه بازديـد از روستاها،توجه مردم به صنايع دستي ، افزايش درآمد و اشتغال در منطقه ، بازگشت مهاجران به روستا مي باشد، بنابراين لزوم ايجاد موزه ميراث روستايي بويژه در حوزه هاي محلي روستايي مطرح مي شود.
از اين رو واقعيت هاي جغرافيايي و تحولات به وقوع پيوسته در فضاي کره زمين نيازمند يک جايگزيني ژئوپليتيک جديد با محوريت انسان است تا پاسخ گوي انتقادهاي صورت گرفته در مورد جنگ و ترور،جهاني شدن ، محيط زيست و...
بنابراين براي کشف روابط حاکم برواقعيات جغرافيايي که لزوم جايگزيني «ژئوپليتيک انسان محور» را فراهم ساخته است ، سه بعد از سياست هاي معاصر را در وسيع ترين مقياس خود حول محور انتقاد مي گردند را در مورد فرضيه هاي مربوط به جنگ و ترور، جهاني شدن و مفهوم محيط زيست مي بايست مورد بررسي قرار دهيم .