خلاصة:
چین به عنوان یک ابر قدرت اقتصادی با مولفه هایی نظیر رشد اقتصادی پایدار، ذخیره ارزی قابل توجه، تولید ناخالص داخلی عظیم، حجم بالای تجارت با سایر کشورها و سرمایه گذاری های سنگین خارجی در چین از زمینه های لازم برای ایفای نقش جهانی برخوردار است. سوال مقاله حاضر آن است که چگونه چین در دهه های آینده به استفاده از ظرفیت های خود برای ایفای بازیگری جهانی اقدام خواهد کرد؟ در پاسخ به این پرسش، نگارندگان معتقدند که چین با اتخاذ رویکرد چندجانبه گرایی و ایجاد شبکه ای از تعاملات تجاری با کشورهای جهان، حضور و شکل دهی نهادهای تجاری و سرمایه گذاری های هنگفت در زیرساخت های سایر کشورها به دنبال تاثیرگذاری مستقیم بر شمار قابل توجهی از کشورهای منطقه آسیای شرقی و جهان است تا از طریق وابستگی متقابل اقتصادی که در آن کفه ترازو به نفع چین سنگینی می کند، در مناسبات جهانی نقشی بسزا ایفا نماید.
China, as an economic superpower with components such as sustained economic growth, significant foreign exchange reserves, massive GDP, high volumes of trade with other countries, heavy foreign investment in China has the potential to play a global role. The question for the present article is how will China use its capacities to play global actor in the coming decades? In response to this question, the authors argue that by adopting a multilateralist approach and making a network of business interactions with countries around the world, the presence and formation of business institutions, huge investments in the infrastructure of other countries seek to directly impact on significant numbers among the countries of the East Asian region and the world to play a significant role in global relations through economic interdependence in which the balance sheet weighs in favor of China. The research method in this article is descriptive and analytical and uses library resources. Using a multilateralist approach and Beijing Consensus Model, this article seeks to chart China's future international involvement by explaining and analyzing China's efforts to establish economic cooperation.
ملخص الجهاز:
سـوال مقاله حاضر آن است که چگونه چين در دهه هاي آينده به اسـتفاده از ظرفيـت هـاي خـود بـراي ايفاي بازيگري جهاني اقدام خواهد کرد؟ در پاسخ به اين پرسش ، نگارندگان معتقدند که چين بـا اتخاذ رويکرد چندجانبه گرايي و ايجاد شبکه اي از تعاملات تجاري با کشورهاي جهان ، حضـور و شکل دهي نهادهاي تجاري و سرمايه گذاري هاي هنگفت در زيرساخت هـاي سـاير کشـورها به دنبال تاثيرگذاري مستقيم بر شمار قابل توجهي از کشورهاي منطقه آسياي شرقي و جهان است تا از طريق وابستگي متقابل اقتصادي که در آن کفـه تـرازو بـه نفـع چـين سـنگيني مـي کنـد، در مناسبات جهاني نقشي بسزا ايفا نمايد.
(پيرسلامي و فروتن ، ١٣٩٦: ١٦٣-١٦٥) چندجانبه گرايي بر اساس مدل اجماع پکن نمونه اي جديـد از ايجـاد ظرفيـت هـاي گسـترده براي ايجاد فرصت هاي گسترده سياسي- اقتصادي در منطقه آسياي شرقي است .
از رويکرد مورد نظر، اگر چين با رشـد اقتصـادي خيـره کننـده خـود کـانون هـاي قـدرت اقتصادي را تغيير دهد، با توجه به بستگي موازنه قـدرت بـه موازنـه توليـد، ايـن مـورد در ٨/ فصلنامه سياست خارجي، سال ٣٣، شماره ٣، پاييز ١٣٩٨ بازيگري فعال در آينده نظام بين الملل نيز جابجايي بـه وجـود خواهـد آورد.
در اين گفتـار پـس از بررسـي سـاختارهاي منطقه نظير: بانک سرمايه گـذاري زيرسـاخت آسـيا(Asian Infrastructure Investment Bank)، ابتکار کمربند-راه (Belt and Road Initiative) و شراکت اقتصـادي جـامع منطقـه اي Regional) (Comprehensive Economic Partnershipو سازمان همکاريهاي شانگهاي ١ به عنوان سـازماني بدون حضور امريکا و با نقش آفريني دو رقيب جهاني اين کشور يعني چين و روسيه که نقشـي مهـم در تحولات امنيتي و نظامي منطقه دارد، به فرايندهايي مانند منطقه گرايي نيمـه بـاز و رقابـت هـاي اقتصادي پرداخته ميشود.