خلاصة:
کییرکگور، در نوشتار عصر حاضر، مواجههای خصمانه علیه مطبوعات دارد؛ زیرا معتقد است مطبوعات زمینۀ بروز و ظهور نیهیلیسم را فراهم میآورند. دریفوس، این اندیشۀ کییرکگور را به دیگر تکنولوژیهای اطلاعاتی _ بهویژه اینترنت ـ بسط میدهد. مقالۀ حاضر نشان میدهد که این نگرش کییرکگور– دریفوس نتیجۀ انسانشناسی و تلقی خاصی از معنای زندگی است که نیازمند بررسیهای نقادانۀ بیشتر است. در مقالۀ حاضر، توضیح میدهیم که هر چند بصیرتهای کییرکگور و دریفوس در شناخت مخاطرات تکنولوژی اطلاعات با اهمیتاند، اما رویکرد آنها در قبال معنابخشی به زندگی و هویت انسانی، تحلیلی یکجانبه از موقعیت مسئله ارائه میکند و خصوصا به دلیل اتکای آن به «تعهد غیرمشروط» محل مخاطرات جدیدی است. پیشنهاد نهایی این است که اتخاذ موضع مناسب در قبال تکنولوژی اطلاعات، نیازمند انسانشناسی مناسبی است تا با بهرهگیری از حکمت دینی– اخلاقی ظرفیت لازم برای بهرهمندی ایمن از تکنولوژی بهدور از نیهیلیسم را فراهم کند و در عین حال، با استفاده از مهندسی تدریجی و در فرایندی دموکراتیک، به صورت نهادی آن را کنترل نماید.
Søren Kierkegaard, in his essay "The Present Age," takes a hostile stance towards the press. This is because he maintains that the press prepares the ground for the emergence of nihilism. Hubert Dreyfus extends this idea to other information technologies, especially the Internet. Since Kierkegaard-Dreyfus’ attitude towards various forms of information technology originates from philosophical anthropology and a particular conception of the meaning of life, assessing the viability of the attitude they hold requires further critical scrutiny. This paper aims to show that, although, Kierkegaard’s and Dreyfus' insights are important in understanding the dangers of information technology their approach concerning the meaning of life and human identity is a one-sided analysis of the problem situation; In particular, their reliance on "Unconditional Commitment" could bring about new undesired consequences. This paper emphasizes that an appropriate stance towards information technology needs, among other things, a richer and more effective philosophical anthropology; one that by utilizing religious-moral wisdom in a sensible manner, provides an effective way to safely benefit from various types of technology without falling into the abyss of nihilism. The paper further argues that we also need to provide an institutional control of technology through piecemeal social engineering in a democratic process.
ملخص الجهاز:
پيشـنهاد نهـايي ايـن اسـت کـه اتخاذ موضع مناسب در قبال تکنولوژي اطلاعات ، نيازمند انسان شناسي مناسبي است تا بـا بهره گيـري از حکمـت ديني– اخلاقي ظرفيت لازم براي بهره مندي ايمن از تکنولوژي به دور از نيهيليسم را فراهم کنـد و در عـين حـال ، بـا استفاده از مهندسي تدريجي و در فرايندي دموکراتيک ، به صورت نهادي آن را کنترل نمايد.
مقصود کييرکگور _ همان گونه که در بالا توضـيح داده شـد _ آن است که اگر آدمي به نادرستي _ چنان که نيهيليست ها مدعي اند _ اينگونه بپندارد که براي خدا هـيچ چيـز واجد اهميت نيسـت ، آنگـاه خـود نيـز در زنـدگي شخصـياش بـا مـوقعيتي مواجـه شـود کـه به واسـطه «همسطح سازي» ناشي از کاربرد تکنولوژي اطلاعات (روزنامـه و ديگـر رسـانه هاي مـدرن ) هـيچ چيـز برايش واجد اهميت و معنا نباشد و آنگاه حضور در چنين مـوقعيتي وي را بـه ورطـه نوميـدي و نيهيليسـم ميکشاند؛ زيرا يکسان شدن همه امور براي شخص هر نوع انگيزه اي براي عمل و حتي ادامـه ٔ زنـدگي را از ميــان ميبــرد و ايــن چيــزي جــز تســليم شــدن در برابــر نيهيليســم نيســت (کي يرکگــور، ۱۹۵۸، ص ۲۵۶، ۲۶۰– ۲۶۲؛ ٧٩ .
Translated into Persian as: Akhlaq dar Falsafe-i Kant (ethics in Kant’s philosophy), by I.