خلاصة:
مطالعات منتسب به روان شناسی اسلامی در دهه های اخیر در ایران، در حال گسترش بوده است و پژوهش های مختلفی ذیل این عنوان به انجام رسیده است. با وجود اهمیت ماهیت روان شناسی اسلامی، متاسفانه مطالعات انجام شده تاکنون به طور نظام مند به چیستی یا ماهیت روانشناسی اسلامی نپرداخته اند و فقدان بحث پیرامون این مساله به وضوح مشخص است. در مقاله حاضر پژوهشگر تلاش کرده است تا با بررسی مطالعات منتسب به روان شناسی اسلامی، به تبیینی از آراء مختلف در مورد ماهیت روان شناسی اسلامی بپردازد. روش این پژوهش روش توصیفی ـ تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و مصاحبه با متخصصان این حوزه بوده است. در این مقاله پژوهشگر تلاش کرده است با تفکیک وجه اسلامی بودن و وجه علمی بودن مطالعات منتسب به روان شناسی اسلامی، به بررسی نظرات موجود در این دو حوزه، ذیل ماهیت روان شناسی اسلامی بپردازد. یافته های این پژوهش ارزیابی آراء محققان روان شناسی اسلامی در ماهیت روان شناسی اسلامی ذیل دو وجه تفکیک شده است که گامی ضروری برای مسیر پژوهش ها ی نظری و عملی روان شناسی اسلامی خواهد بود.
Studies related to Islamic psychology have been expanding in recent decades in Iran, and various studies have been carried out under this title. Despite the importance of the nature of Islamic psychology, unfortunately, studies have not systematically addressed the nature of Islamic psychology, and the lack of discussion about this issue is clear evident. In the present article, the researcher has attempted to explain various views on the nature of Islamic psychology by examining studies related to Islamic psychology. The method of this research is descriptive-analytical and the method of data collection is library and interview with experts in this field. In this paper, the researcher has attempted to examine the views of these two areas by examining the nature of Islamic psychology by distinguishing between the Islamic and the scientific aspects of studies related to Islamic psychology. The findings of this study, evaluating the views of Islamic psychology scholars on the nature of Islamic psychology, are divided into two parts, which is an essential step in the path of theoretical and practical research in Islamic psychology.
ملخص الجهاز:
(1389 شولتز نیز بیان می دارد نظریه ها و الگوهای مشاوره و روان درمانی در خلال تجربیات علمی به ویژه مطالعات بالینی به وجود آمده اند ولی نگاهی ژرف تر به این نظریه ها و چگونگی شکل گیری آن ها حکایت از این امر دارد که این نظریه ها بیش از آنکه صرفا 1 دست آورد عمل و تجربه بالینی باشند مبتنی بر تلاش های نظری نظام دار هستند (شولتز و شولتز٢، ٢٠١٠ ترجمه سیف و همکاران ، ١٣٨٩).
نکته مهم تر این است که علاوه بر رجوع به روش های موجود در روان شناسی به عنوان ملاک علمی بودن ، مطالعات روان شناسی اسلامی، نظام مسائل خود برای بررسی در متون و منابع منتسب به اسلام را نیز، از روان شناسی جدید استخراج می کند؛ یعنی موضوع و تعاریف ، از روان شناسی جدید استخراج می شود و سپس محتوای مربوط به آن از متون دینی استخراج می شود و موردپژوهش قرار می گیرد؛ مانند: سطوح خلاقیت بر اساس حکمت متعالیه (مداحی، حسینی زاده ، داودی، فتحعلی خانی، ١٣٩٦)، رویکردی جامع به مباحث انگیزش از دیدگاه قرآن (کاویانی ارانی، ١٣٩٢)، تعیین اهداف تغییر رفتار و روان انسان در سخنان امام علی: پژوهشی با روش تحلیل محتوا (باقری، کیایی، آذربایجانی، ١٣٩٢)، نگاهی به مباحث یادگیری در فلسفه اشراق (بهشتی، ١٣٩٢)؛ یعنی سؤالی و مفهوم موردبررسی ای که پژوهشگران با آن سراغ منابع دینی می روند، سؤال و مسئله ای است که از روان شناسی جدید و با تعریفی که در آن شده است (با همه تکثری که حتی در روان شناسی جدید دارد) شروع می شود.