خلاصة:
انتخابات ریاست جمهوری 2016 امریکا رقابت بین استراتژی هژمونی لیبرال هیلاری کلینتون و مخالفت با آن با تکیه بر رویکرد ناسیونالیستی از سوی ترامپ بوده است. بنابراین رویکرد سیاست خارجی ترامپ منافع امریکا را در اولویت قرار داده است. هدف مقاله حاضر پاسخ به این سوال اصلی با متدولوژی تحلیلی و تبیینی بود که چرا رویکرد اولویت امریکای ترامپ براساس گرایشات درونگرای سنت جسکونی مورد پذیرش بخشی از مردم امریکا واقع شد؟ و این سوال فرعی نیز مطرح شد که رویکر مذکور چه تاثیری بر تنش میان ایران و امریکا داشته است؟ در پاسخ به سوال اصلی مقاله حاضر این فرضیه براساس رویکرد ناسیونالیستی در امریکا مطرح شد که شهروندان امریکا دههها در تضاد با رهبران شان بیشتر جهتگیری سیاست خارجی واقع گرا تا لیبرال داشتهاند که موجب شد خواستار سیاست خارجی خودمحور شوند و بر وجود رئیس جمهوری اصرار کنند که منافع امریکا را در اولویت نخست قرار دهد. در پاسخ به سوال فرعی نیز این فرضیه مطرح شد که ترامپ براساس رویکرد ناسیونالیستی معتقد بود، برجام نتوانست منافع امریکا را تامین کند؛ در نتیجه با خروج دولت ترامپ از برجام تنش بین ایران و امریکا به دشمنی سابق بازگشت. نتایج تحقیق نشان داد حتی بعد از توافق هستهای نیز، روابط ایران و امریکا زیاد تغییر نکرد. به نظر میر سد، در دوره ترامپ نیز روابط بین ایران و امریکا نه مواجهه مستقیم و نه عادی سازی روابط، بلکه تداوم تنش سیاسی گذشته خواهد بود، مگر اینکه تحولات غیر قابل پیش بینی اتفاق بیفتد.
The 2016 U.S presidential election has been a contest between Hillary Clinton's liberal hegemony approach and opposition with it based on nationalist approach by Donald Trump. Donald Trump's foreign policy prioritized U.S interests.The purpose of this article is to answer this main question in a descriptive-analytical method that why Donald Trump's U.S priority approach based on the internal tendencies of Jackson's tradition was adopted by part of the American people؟ And this subsidiary question be proposed that, what has this approach affected on the tensions between Iran and the U.S? In response to the main question in this article, This hypothesis on the basis of nationalist approach has proposed that for decades citizens in conflict with their leaders, more have realistic than liberal foreign policy orientation, which have led them to demand self-centered foreign policy.They insisted on the president that to put U.S interests in the first priority. In response to the subsidiary question this hypothesis proposed, Trump on the basis of nationalist approach believed the joint comprehensive plan of action failed to serve US interests. With withdrawal of U.S from JCPOA tension between U.S and Iran returned to the former enemy. The result showed even after nuclear deal relations between Iran and U.S not changed so much .It seems in the Trump era, relations between Iran and the United States neither to be a direct confrontation nor a normalization of relations, but will be a continuation of past political tension, unless unpredictable evolution take place.
ملخص الجهاز:
هدف مقاله حاضر پاسخ بـه این پرسش اصلی با متدولوژی تحلیلی و تبیینی بود که چرا رویکرد اولویـت امریکـای ترامـپ براساس گرایشات درونگرای سنت جسکونی مورد پذیرش بخشی از مردم امریکا واقع شـد؟ و این سؤال فرعی نیز مطرح شد که رویکر مذکور چه تأثیری بر تنش میان ایران و امریکـا داشـته است ؟ در پاسخ به پرسش اصلی مقاله حاضر ایـن فرضـیه براسـاس رویکـرد ناسیونالیسـتی در امریکا مطرح شد که شهروندان امریکا دهه ها در تضاد با رهبران شان بیشتر جهت گیری سیاست خارجی واقع گرا تا لیبرال داشته اند که موجب شد خواستار سیاست خارجی خودمحور شـوند و بر وجود رئیس جمهوری اصرار کنند که منافع امریکا را در اولویت نخست قرار دهد.
مسئله اصلی در مورد دولت دونالد ترامپ جهت گیری استراتژی نیست ، بلکه این اسـت که آیا دولت او از صلاحیت کافی برخوردار است که از مشکلات عمده جلوگیری کنـد و به اهداف کوتاه مدت امریکا دست یابد؟ و کتاب استفن ام والت ، انتشـارات دانشـگاه کلمبیای امریکا در سال ٢٠١٨ با عنوان : مرگ اهداف نیک : گلچین سیاست خارجی امریکا و افول تقوق امریکا، نویسنده معتقد است : برنامه جامع اقدام مشترک (برجام ) از ابتدا کـم و بیش بحث برانگیز بود و دولت اوباما مجبور شد مبـارزه دشـواری را تحمـل کنـد تـا پذیرش بدبینانه کنگره را دریافت کند.