خلاصة:
انبوهی از روایات معصومان وجود دارد که هر کدام به گونهای به منزل عرفانی یقظه و احکام و ویژگیهای پیرامونی آن اشاره دارد. این نوشتار بر آن است تا در قالب بررسی میزان هماهنگی آرای سلوکی خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین دربارۀ منزل یقظه با آموزه-های روایی، بابی از فقهالسلوک را در منزل عرفانی یقظه به روی محققان بگشاید.
جنبة نوآوری این مقاله، جمعآوری و همچنین دستهبندی روایاتی است که میتوانند زمینه ساز و پشتوانة مباحث عرفانی مطروحه در باب مقام یقظه باشند. فایدة این کار، اثبات اصالت سخنان عارفان دربارة نخستین منزل سیر و سلوک، یعنی یقظه است؛ زیرا ثابت خواهد شد که این سخنان از پشتیبانی آموزههای دینی برخوردارند و «شریعت» و «طریقت» در این بخش، هماهنگی کامل دارند.
صاحب کتاب منازل السائرین، یقظه را نخستین منزل از منازل سلوک قرار داده و ارکان و عوامل تاثیرگذار در این منزل را در دوازده مولفه دسته بندی کرده است. این تحقیق، برای نخستین بار شواهد رواییای را که میتواند موید نقشآفرینی دوازده مولفة مزبور در بیداری و یقظة سالک باشد، جمعآوری کرده است.
ملخص الجهاز:
پیر هرات در توضیح منزل اول از منازل السائرین، بهگونهای عالمانه محتوای بسیاری از آیات و روایات دربارة مقام یقظه را در قالبی منسجم ارائه داده است؛ اما این مسئله، یعنی ناظر بودن خواجه در سخن خود به محتوای آیات و روایات، هنگامی روشن خواهد شد که کلام وی را با آموزههای دینی مرتبط تطبیق دهیم؛ ازاینرو در ادامه به دستهای از احادیث و روایات - که پشتیبان و مؤید کلمات خواجه عبدالله در منزل یقظه است - اشاره میکنیم.
نقش «معرفت نعمت» در «یقظه» از دیدگاه روایات و عرفان اسلامی بر اساس کتاب منازل السائرین، در رکن اول یقظه، سالک به نعمتهای خداوندگار نگاه میاندازد و به منّت بزرگی که پروردگار به سبب این نعمتها بر گردن او دارد، توجه میکند (انصاری، 1417، ص 36).
نقش «شناخت زیادت و نقصان ایام» در «یقظه» از دیدگاه روایات و عرفان اسلامی سالک در این رکن از یقظه، ایام زندگانی خود را حسابرسی میکند تا ببیند چه نقصانها و کوتاهیهایی در گذشته داشته است.
نقش «چشم داشتن به وارادت غیبی» در «یقظه» از دیدگاه روایات و عرفان اسلامی سالک در مقام یقظه، تشنة معارف و اشراقات امتنانی و غیبی است که خداوند متعال به بندگان خود عنایت فرموده و از این طریق به آنها در مسیر سلوک الی الله قوت میبخشد (کاشانی، 1385، ص 153).
نقش «عبرت گرفتن» در «یقظه» از دیدگاه روایات و عرفان اسلامی از کسی که در خواب غفلت فرو رفته است، انتظار عبرت گرفتن از چیزی نمیرود و روشن است که این انسانِ بیدار است که میتواند عبرتها را با نگاه تیزبین خود ببیند و از آنها پند بگیرد.